شماره ركورد كنفرانس :
4856
عنوان مقاله :
واگرايي ساحت آيات قرآن از ساحات علوم تجربي
پديدآورندگان :
اخوان صراف زهرا quran@sbu.ac.ir مدرس حوزه و دانشگاه- بنياد اسلام پژوهي تفقه
كليدواژه :
متن مقدس , اعجاز علمي , تعارض قرآن با علم , مدلسازي علوم تجربي.
عنوان كنفرانس :
پنجمين همايش ملّي اعجاز قرآن كريم
چكيده فارسي :
مطالعات قرآنپژوهي در رابطه قرآن با علوم تجربي دو دسته محصول ايجابي و سلبي دارد. دسته اول به اعجاز علمي قرآن مربوط است. تئوري اعجاز علمي قرآن تاكنون با تقريرهاي بسيار متنوع ارائه شده و مباني علمي و فلسفي مدرن، ظرفيت تقريرهاي جديدتري را هم فراهم ميآورد. هسته مركزي همه اين بيانها اشتمال قرآن بر مطالبي است كه علم تجربي در روند رشد و تطور خود به آن رسيده يا در آينده به آن خواهد رسيد. پس قرآن -هرچند به طور تراوشي و بدون نظارت ذات- دستاوردهاي اين دانشها را پيشگوييكرده يا اينكه توسط اين دانشها تأييد ميشود. دسته دوم به تعارضات ميان مطالب قرآني با آوردههاي علوم تجربي يا چالشهاي قرآن و علم مربوط است. مطالب موجود در اين دسته نيز با همه اختلاف سطح و تنوع ديدگاهها، بر محور وجود گزارههاي خلاف علم در اين كتاب استوار است.پژوهش حاضر كه با «توجهات منطقي و معرفتشناختي»، مطالعات قرآني را در شعبه هايي از «حكمت عملي» فعال ميكند، پس از مروري بر سير تطور ديدگاهها در نسبت ميان قرآن و علم در دهههاي اخير و نيز آشكار كردن اين واقعيت كه نظريههاي علوم تجربي صرفاً مدلهايي ارائه شده توسط دانشمندان هستند كه با شواهدي در حيطه توانمندي اين افراد تأييد شدهاند و به هيچ وجه حتي ادعاي انعكاس جزمي واقعيت را ندارد، اولاً با تحقيق بعضي نمونهها مثل متحرك و كروي بودن زمين ضمن طرح مدلهاي علمي مطرح بديلِ مدل رايج، نشان مي دهد در صورت تعارض چگونه ميتوان به جاي توجيه و تأويل و تصرف در متن مقدس، صحت و دقت مدلهاي علمي را به چالش گرفت و ثانياً با سنخشناسي گزارههاي قرآني، اين ديدگاه را تقويت ميكند كه ساحت بيانات قرآني در مقصد، روشها و غايات به كلي از ساحات مدلسازيهاي تجربي جداست. لذا اين بيانات با آن مدلها نفياً و اثباتاً قياسپذير نيست تا اعجاز يا تعارض ادعا شود. در نتيجه آيات قرآني كه گزارههايي قطعي و كاملاً غيرناظر به مدلسازيهاي علمي است و از افقي بالادستي القا ميشود، همرتبه و همتراز گزارههاي مدلهاي علمي نيست تا مؤيد يا مخالف آنها بوده باشد. گزارههاي يك متن مقدس از حيث منطقي و معرفتشناختي تنها ميشود با گزارههاي وحياني يا عقلاني ديگري تأييد يا درگير شود. اين مدعا با توجه به مواردي چون «غايات بيان شده در نصوص ديني براي افادات قرآني» و «شرايط تاريخي نزول كه با شناخت مدلهاي علوم تجربي سازگار نيست» و «نوع بيانات قرآني» مدلل ميشود.