نقش شوراها در تعميق مردم سالاري ديني

براساس نظريه‌هاي پست مدرن، شرايط كنوني جهان، نقطه آغازيني براي تأمل در مورد آينده جهان و نحوه كنش گري نظام هاي سياسي و مردم فراهم آورده و درجه اي از گسست را در پي داشته است. شرايط نوين، كنش فردي و جمعي به شيوه متداول آن و نيز عرصه هاي مشاركت را دستخوش تغيير كرده است و در نتيجه، مفهوم حكمراني خوب رواج يافته است كه داراي ابعاد و الزمات گوناگوني است. لذا، نظام هاي سياسي براي حفظ كارآمدي و مشروعيت مردمي ناگزير از بهره گيري الزامات حكمراني خوب ازجمله با دربرداشتن شاخص‌هايي نظير پاسخگويي، اجتماع محوري، شفافيت، مشاركت‏جويي، قانون محوري، مسئوليت‏پذيري، عدالت جويي و كارايي و اثربخشي مي باشند. در كشور ما نيز فلسفه اصلي وجود شوراها (به عنوان يكي از اركان مهم نظام مردم-سالاري ديني) برآورده ساختن حكمراني خوب و در نهايت، تعميق مردم سالاري ديني مي باشد. شوراهاي اسلامي با تشويق مردم به مشاركت در اداره امور محلي و كاركردهاي متعددي كه دارند زمينه گسترش دامنه مردم سالاري را در جامعه را فراهم مي آوردند. اين امر از دو جنبه حائز اهميت است، اول اينكه مشاركت مردمي افزايش يافته و مردم با رغبت بيشتري به رفع مشكلات جامعه خود مي‌پردازند و از سوي ديگر دولت، با واگذاري بخشي از امور خود مي‌تواند با فراغ بال بيشتر به امور بنيادي‌تر بپردازد. از اين رو، گسترش مشاركت مردمي و الزامات حكمراني خوب از رهگذر شوراها مي تواند به تعميق مردم سالاري ديني و درنهايت، افزايش افزايش كارآمدي و مشروعيت نظام سياسي منجر مي شود.