شماره ركورد كنفرانس :
5097
عنوان مقاله :
نگاهي به مجموعه داستان ترس و لرز از نظر نقد زيست محيطي
پديدآورندگان :
حاجي آقابابايي محمدرضا hajibaba@atu.ac.ir استاديار زبان و ادبيات فارسي دانشگاه علامه طباطبائي
كليدواژه :
نقد زيست محيطي , زيست بوم طبيعي , زيست بوم اجتماعي , مجموعه داستان ترس و لرز
عنوان كنفرانس :
هفتمين همايش ملي متن پژوهي ادبي
چكيده فارسي :
زندگي در جوامع مدرن موجب شده است تا ارتباط ميان محيط زيست طبيعي و بشر امروزي به حداقل برسد و در كنار آن ارتباط ميان افراد با يكديگر نيز كاهش پيدا كند. البته در متون داستاني كهن طبيعت عمدتاً به صورت منفعل حضور داشت، اما در دوره معاصر طبيعت يا اصلاً حضور ندارد يا به صورت همان منفعل بدون هيچ گونه كنشي در متن داستان حضور دارد. در ميان نوينسدگان معاصر برخي از نويسندگان كه به نويسندگان بومي مشهور هستند توجه بيشتري به محيط زيست دارند و طبيعت نمودهاي بيشتري در متن داستاني آنها دارد. يكي از داستانهاي معاصر كه عناصر طبيعي نقشي قابل توجه در آن ايفا ميكنند و به نوعي كنشگري از پيشتعيينشده هستند، مجموعه داستان ترس و لرز از غلامحسين ساعدي است. در اين مجموعه داستان طبيعت به صورت زيست بوم طبيعي و اجتماعي جلوهگر شده است و نويسنده جايگاه خاصي براي زيست بوم طبيعي قائل شده است به گونهاي كه او را به عنوان يك كنشگر اصلي و فعال در متن حضور دارد. بيشترين و مهمترين كنش زيست بوم طبيعي در اين مجموعه داستان، در نقش يك هشداردهنده است. زيست بوم اجتماعي در اين مجموعه داستان چه در ارتباط ميان خود اهالي و چه در ارتباط با غريبهها از زيست بوم طبيعي تأثير نپذيرفته است؛ زيرا اهالي اين آبادي زيست بوم طبيعي را دروني نكردهاند و صرفاً به چشم يك رفعكنندهي نياز به آن نگاه ميكنند.