شماره ركورد كنفرانس :
5304
عنوان مقاله :
تحليل اهداف غايي متغير عاطفه در قصايد متنبّي
پديدآورندگان :
دانشور صديقه دانشجوي دكتري زبان و ادبيات فارسي، دانشگاه پيام نور تهران جنوب، دبير رسمي آموزش و پرورش متوسطه دوم، منطقه 12 تهران، مدرس دانشگاه باهنر
كليدواژه :
عاطفه , عناصرشعر , مديحه , متنبّي , آميختگي تغزل و حكمت
عنوان كنفرانس :
دومين همايش ملي ادبيات تطبيقي؛ پارسي، عربي و انگليسي
چكيده فارسي :
عاطفه، پربسامدترين عنصر سازنده شعراست كه به ارزيابي موقعيت هاي واقعي و تخيلي مي پردازد و جريان تعامل را پيش مي برد.انطباق جهان واقع و ذهن ايدئال گرا در كنش عاطفي وجودندارد؛ تنها حالات دروني شاعر به مخاطب انتقال مي يابد.شعر نتيجه عملكرد عاطفي انسان درمواجهه با دنياي بيرون است؛ليكن دراين بين،عاطفه سبب مي شود تمام عناصر ديگر شعر كه همانا وزن و آهنگ ،تخيل ، كلام و انديشه اند،دريك راستا سير كنند.«متنبّي»(915-965م)، شاعر مديحه سراي عرب در عصر عباسي، باظرافت و لطايف الحيل، تغزّل و حكمت را درهم مي آميزد، از شگرد پراگماتيسمي تكراربراي اقناع مخاطب بهره مي گيرد تا به اغراض دنياوي خويش دست يابد؛ نكته جالب توجه اينجاست كه وي بارها احساس و عاطفة خود را قرباني دنياطلبي نموده است. اين پديده درتاريخ زندگي كمتر شاعري مشاهده مي شود. جستار حاضر با روش تحليلي توصيفي و بر مبناي مطالعات كتابخانه اي صورت پذيرفته است. هدف اصلي اين مقاله ، تحليل اهداف عنصر عاطفه از زواياي مختلف مثبت ومنفي در شعر متنبّي است