قلب نحوي در زبان فارسي براساس برنامه كمينه گرايي

قلب نحوي به گوناگوني آرايش واژگاني در جمله هاي زبان اشاره مي كند. اين فرايند، در زبان هايي ديده مي شود كه داراي آرايش واژگاني آزاد هستند. قلب نحوي انواع مختلفي دارد، قلب نحوي نزديك و قلب نحوي دور. نظام محاسباتي در برنامه كمينه گرا فرايندهايي از جمله ادغام را در بردارد كه بر عناصر واژگاني اعمال مي شود تا واحدهاي نحوي بزرگتري تشكيل شود. برنامه كمينه‌گرا بر اين فرض بنا نهاده شده كه دستور جهاني به منزله يك طرح كامل است به اين معنا كه تنها دربرگيرنده ضرورياتي است كه نياز مفهومي و فيزيكي (آوايي، واجي) انسان را برآورده مي‌كند. در پژوهش حاضر تأثير معنايي قلب نحوي با توجه به روابط سيطره و مرجع‌گزيني مورد بررسي قرار مي گيرد. همچنين بررسي قلب نحوي دور و محدوديت هاي جزيره از ديگر اهداف اين مطالعه است. يافته ها نشان مي دهد زماني كه پرسش واژه ها تحت تأثير منفي‌سازي قرار مي گيرند، قلب نحوي ممانعت ايجاد مي كند. براين اساس، نشان داده مي شود كه قلب نحوي ارزش صدق جملات را تغيير مي‌دهد و اثرات ممانعت و مسدود شدن را حل مي كند. همچنين سيطره تنها به واسطة حركتِ آشكار مشخص مي شود. از ديگر نتايج اين است كه قلب نحوي تحت تأثير محدوديتي است كه از قلب نحوي دور ممانعت مي كند و با محدوديت هاي جزيره در حركت هاي عملگر در فاصله طولاني متفاوت است. در مقايسه قلب نحوي دور با حركت عملگر در فاصله دور اين نتيجه حاصل مي شود كه قلب نحوي دور از اين نوع محدوديت كه جلوي حركت عملگر در فاصله دور را مي‌گيرد، مصون است.