شماره ركورد كنفرانس :
5309
عنوان مقاله :
ترجمۀ زبان مخفي بر اساس نظريۀ پارتريج درد و ترجمۀ مختلف از رمان ناتور دشت
پديدآورندگان :
طوافي محدثه دانشگاه گيلان , آقاپور فرزانه دانشگاه گيلان
كليدواژه :
زبان مخفي , پارتريج , ترجمه , نوجوان , زبان عاميانه.
عنوان كنفرانس :
هجدهمين همايش بين المللي انجمن ترويج زبان و ادب فارسي
چكيده فارسي :
انسان موجودي اجتماعي است و برقراري ارتباط با ديگران يكي از مهمترين نيازهاي اوست. زبان ابزار مهم اين ارتباط ميباشد كه براي نمايش و فهم ارتباطات و انديشهها و رفع نيازها توسط انسان بهكار برده ميشود. انواع مختلف زبان، نشان از وجه تمايز ميان فرهنگهاست و تفاوت دو فرهنگ مختلف را از يكديگر تفكيك ميكند، درميان مردم يك جامعه انواع مختلف زبان علاوه بر زبان معيار رواج دارد، مانند زبان مخفي كه يك زبان غير رسمي ميباشد و در بين گروههاي مختلف اجتماعي خصوصاَ جوانان و نوجوانان رايج است، كه به حوزه ادبيات نيز وارد شدهاست. فرآيندها و شيوههاي واژهسازي در زبانهاي مخفي، جهانياند، اما ازآنجاييكه زبان مخفي زبان احساسات فرهنگهاي مختلف است، ترجمۀ آن به زبان ديگر، كار دشواري است. با توجه به محدوديتهاي زباني و فرهنگي مترجم در ترجمۀ زبان مخفي، پژوهش حاضر به بررسي ترجمۀ اينگونۀ زباني از دو مترجم مختلف در رمان كودك و نوجوان )ناتور دشت( ميپردازد. اين مقاله برآن است تا با بيان انواع زبان مخفي و راهكارهاي ترجمۀ آن، ميزان موفقيّت دو مترجم را بررسيكند. دادههاي پژوهش كيفي - توصيفي حاضر با استفاده از نظريۀ پارتريج (partridge ،1971) دربارۀ انواع زبان مخفي و نظريۀ بيكر ،2001, Bake) ( درباۀ راهكارهاي ترجمۀ اين گونۀزباني ميباشد. پس از بررسي مشخص شد كه در ترجمۀ اول از محمد نجفي نشر نيلا، گونه هاي زبان مخفي چون اجتماعي، مدرسهاي و دانشگاهيان، اهالي لندن، كارگري، مهمانخانهها و هنري و در ترجمۀ دوم از آراز بارسقيان نشر ملكان، گونههاي زبان مخفي مدرسهاي و دانشگاهيان، اهالي لندن و كارگري وجود دارد. بهمنظور ترجمۀ آنها در ترجمۀ اول محمدنجفي، از پنج راهكار و در ترجمۀ دوم آراز بارسقيان، از شش راهكار(بيكر) استفاده شده است. در ترجمۀ اول، نجفي سبك آزادتري در ترجمۀ واژهها اتخاذ كرد و انتقال هرچه بهتر از لحن درونمايه را در اولويت قرار داد كه باعث شده از متن اصلي بسيار فاصله بگيرد. معادلهاي فارسي زبان مخفي جاي نسخۀ اصلي رمان را گرفتهاست اما در ترجمۀ دوم، بارسقيان بسياري از اصطلاحات تابوشكنانۀ زبان مخفي را به نوعي با بازيهاي زباني حذف يا اضافه كردهاست و اين امر ميزان موفقيت مترجم را در انتقال زبان مخفي كاهش داده است.