نقشه مفهومي ارتباط «بازدارندگي در دريا مبتني بر شبكه ISR » با اركان تمدن دريايي

از مصاديق تمدن سازي (از آرمانهاي محوري در بيانيه گام دوم انقلاب اسلامي) تمدن سازي در حوزه درياست كه مبدا اثر ارائه نظريه تمدن دريايي آقاي عليرضا عالي پور به جاي نظريه قدرت دريايي آلفرد ماهان بوده است. در نظريه تمدن دريايي در نقد نظريه قدرت دريايي به دو مولفه رويكرد صلح و آرامش به جاي نگاه سلطه گرايانه و دريا نماد توسعه بين ملت­ها و دولت­ها به جاي درگيري نظامي اشاره شده است. با بررسي عناصر موثر در تحقق اين مولفه‌ها و ارتباط آن با تمدن دريايي، در نهايت اين جمع بندي حاصل شده است كه تقويت توانمندي نيروي دريايي كشورها، در حوزه اشراف اطلاعاتي در محدوده اعمال قدرت دريايي كشور و به طور خاص ماموريت كشف و شناسايي در سطح شبكه محوري، از آن جهت كه افزايش قدرت بازدارندگي در دريا را در پي دارد و قدرت بازدارندگي بالا بدين علت كه ريسك هرگونه ماجراجويي و اقدام دشمن متخاصم را بالا مي‌برد مي‌تواند علاوه بر تامين مولفه‌هاي قدرت دريايي به عنوان يكي از اركان تمدن دريايي، اثر مستقيم وغيرمستقيم در تحقق دو مولفه فوق، صلح و آرامش و اجتناب از درگيري نظامي را در پي داشته باشد كه متعاقبا نقش و جايگاه مهمي در قدرت و تمدن سازي در حوزه دريا ايفا كند. ايجاد بازدارندگي بر اساس قابليتهاي كشف و شناسايي رويكردي تازه به بازدارندگي در درياست كه در اين مقاله ارتباط و نقش آن در احياء و تحقق تمدن و قدرت دريايي مورد بررسي و واكاوي قرار گرفته است.