اصول تربيتي حاكم برانحلال خانواده

اصول حاكم در هر شريعت، بيانگر نحوه رويكرد آن است. دراين ميان رويكردهاي تربيتي از اهميت بالايي برخوردار است. ربط دادن مسائل تربيتي به تكاليف، يكي از سياست هاي ضابطه ساز دين مبين اسلام است. از جمله اين سياستها ،ربط دادن ارزشهاي انساني با حقوق وتكاليف درمبحث انحلال خانواده است .نوشتار حاضر برآن است تا ارتباط بين اصول حاكم درجدايي زن ومرد با تربيت اسلامي را با هدف تحقق اهداف فقه تربيتي در جامعه و با رجوع به منابع فقهي و روش تحليلي – توصيفي بيان نمايد. نتايج حاصل از اين تحقيق گوياي اين مطلب است كه در فرآيند انحلال خانواده علاوه برنهادينه سازي قاعده« معروف»كه در آيات 228،229،231، 232 سوره بقره و آيه 2سوره طلاق به آن اشاره شده ، بخشش وهديه دادن به زن هنگام طلاق نيز مورد سفارش اسلام است و همچنين براي ايجاد فضاي امن رواني به مسائلي همانند موعظه قبل از تحقق طلاق (سوره نساء آيه (34 امر نموده وحفظ اختيار انسان وپرهيز از اكراه را ازشرايط طلاق دانسته است. اسلام براي حفظ حقوق زنان، طلاق خلع را مشروع دانسته و بعد از انحلال ازدواج، حق انتخاب همسر جديد را براي زن به رسميت شمرده است . از مهمترين اصول درانحلال خانواده خدامحوري ، پرهيز از آزار واذيت ،رفتار نيك ، صداقت وعدم كتمان وحفظ كرامت انساني شمرده مي شود.