مديريت زن در خانواده

خانواده يكي از ركن هاي اصلي جامعه و محل شكل گيري آينده يك كشور است كه سلامت و سعادت جامعه در گرو سلامت و پويايي نظام خانواده است خانواده اولين و مهم ترين عامل اثرگذار بر رفتار است و نقش بسزايي در تشكيل و رشد شخصيت فرد دارد. چرا كه سلامت جسمي و رواني فرد مرهون خانواده سالم و متعادل است. يكي از اساسي ترين و ارزشمندترين راهكارهاي پايداري و استمرار ارزش هاي اخلاقي و ديني در جامعه تقويت و تحكيم بنيان خانواده است. ازسويي ديگر زن به عنوان الگوي همسران و مادران در خانواده مطرح است. زن است كه راه برنده، تنظيم كننده و جهت دهنده حركت خانواده در سبك و مدل زندگي است و اخلاق و عملكرد و حتي نگرش او سايه گستر بر همسر و فرزندان خويش خواهد بود. خانواده سيستم ارتباطي منحصربه فردي است كه با روابط دوستي و كارايي متفاوت است. ارزش اصلي خانواده ما حاصل شبكه روابطي است كه توسط اعضاي آن به وجودآمده است. سلامت معنوي به عنوان يكي از ابعاد سلامتي در كنار سلامت جسمي ذهني و اجتماعي مطرح شده است زنان عالي ترين نقش سازنده خود را با عناوين همسر و فرزند در خانواده دارا مي باشند. آن ها از يك سو نيمي از پيكره جامعه اند و با حضور فعال خود در عرصه هاي گوناگون اجتماعي مسئوليت هاي بسياري را بر دوش گرفته اند و ازسويي ديگر با ايفاي نقش مادري و همسري نقش محوري در تحكيم خانواده و تربيت نسل آينده را دارا مي باشد.اين تحقيق بر اساس نگرش بنيادي، راهبرد توصيفي و راهكار كتابخانه اي ميباشد.