مصاديق مديريت معنوي در عملكرد زنان شاخص قرآني

شناخت هستي و حقيقت آن از موضوعات اساسي است كه انسان براي دست يافتن به آن تلاش هاي زيادي نموده است. در اين ميان توجه به انسان و ابعاد وجود اش جايگاه ويژه اي دارد. بعد معنوي با توجه به فراگيري و اثر گذاري اش نقش زيادي در شكل گيري نظام هاي بشري و رشد و تكامل انسان ايفا مي نمايد. ميتوان گفت يكي از موثّر ترين حقايقي كه واسطه اشتراك و تلاقي اساسي ترين مفاهيم رشد دهنده انساني است معنويّت مي باشد كه تمام ابعاد او را فرا ميگيرد و با مديريّت ابعاد معنوي در حيطه باور ها ،خلقيّات و رفتارهاي انسان به شكل دهي اجتماعات خاص نائل مي آيد. در اين راستا مديريت معنوي اهميّت شگرف در شكل گيري نظامات اجتماعي دارد، خصوصا نقش آفريني زنان در تحقق اين هدف با توجه به نمونه هاي كه قران كريم از آن ها نام مي برد راهگشاي بسياري از چالش هاي بشري در عصر حاضر است. پژوهش پيش رو در اين راستا با تشريح حالاتي از زنان فرهيخته كه نمونه هاي بارز رشد يافته هستند، تاثيرات مديريّت معنوي را در ابعاد مختلفي اعم از فردي ،اجتماعي، سياسي وخانوادگي ... واكاوي نموده است و با توجه به اين كه زنان خاصّي به عنوان الگو و نمونه مانند حضرت مريم (س)، ملكه سباو مادر حضرت موسي (س) واسيه همسر فرعون ... مورد بررسي قرار گرفته اند. دايره پژوهش كاملا مشخص بوده و مصاديق مديريت معنوي منحصر در رفتار هاي زنان مذكور مي باشد كه چالش هاي مواجه را حل نموده و با توفيق از تنگناي حيات مادّي به سعادت دست يافته اند. شكل گيري نظامات اجتماعي سالم با الگو گيري از نحوه عملكرد زنان مذكور تسهيل مي گردد. پژوهش هاي انجام شده در اين زمينه غالبا بدون اشاره به مصاديق، راهكار ها را بررسي نموده اند. از آنجا كه الگو نقش اساسي در شكل دهي به حركت هاي اجتماعي دارد مصاديق بصورت ويژه مورد توجه قرار گرفته است روش جمع آوري داده ها در مقاله كتابخانه اي –استفاده از منابع نرم افزاري –با ابزار فيش برداري روش داده پردازي در متن ،توصيفي مي باشد