شماره ركورد كنفرانس :
5337
عنوان مقاله :
تاثير خودتنظيمي، كنترل هيجانات و مثبت نگري بر كاهش درد مزمن (كمردرد- سردرد) زنان داراي درد مزمن شهرستان شهربابك
پديدآورندگان :
كريمي افشار عشرت دانشگاه آزاد اسلامي سيرجان، ايران , ابراهيميان ميمند فرزانه دانشگاه آزاد اسلامي سيرجان، ايران , كريميان آبدار بتول دانشگاه آزاد اسلامي سيرجان، ايران , اسمعيلي مبينا دانشگاه آزاد اسلامي سيرجان، ايران
كليدواژه :
خودتنظيمي , درد مزمن , كنترل هيجانات. مثبت نگري
عنوان كنفرانس :
دومين همايش ملي پژوهش هاي نوين در روانشناسي و علوم رفتاري
چكيده فارسي :
زمينه و هدف: اختلال بينظمي خلقي مخرب (DMDD) با مشخصه تحريكپذيري يا عصبانيت مزمن، شديد و مداوم همراه با طغيانهاي مكرر خلقي در كودكان مشخص ميشود كه براي مرحله رشد كودك معمول نيست و با موقعيت نامناسب است. مداخله زودهنگام ممكن است در به حداقل رساندن پيامدهاي منفي اين اختلال موثر باشد. تابحال هيچ پژوهشي اثربخشي بازيدرماني شناختي-رفتاري را در كودكان DMDD بررسي نكرده است. بنابراين، هدف از پژوهش حاضر، بررسي اثربخشي بازي درماني شناختي-رفتاري بر كودكان با DMDD بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر از نوع آزمايش ميداني با طرح پيش-پس آزمون است. تعداد 30 نفر دانشآموز داراي DMDD با روش نمونهگيري هدفمند از طريق ابزارهاي غربالگري DMDD و مصاحبه باليني ساختار يافته بر اساس ملاكهاي DSM-5 انتخاب و به صورت تصادفي در دو گروه آزمايش و كنترل گمارش شدند. گروه آزمايش طي 10 جلسه، هر هفته يك جلسه، به صورت گروهي و انفرادي تحت مداخله بازي درماني شناختي-رفتاري قرارگرفتند. دو گروه به همراه والدين آنها در ابتدا و انتهاي مداخله، ارزيابي و مصاحبه باليني شدند. يافتهها: ميانگين (و انحراف استاندارد) سني شركتكنندگان، 11(17/1) در دامنه سني 9 تا 13 سال بودند. والدين آنها در ابتدا و انتهاي پژوهش، به پرسشنامه خشم و تحريكپذيري (پورمودت و همكاران، 1400) و چكليست مشكلات رفتاري كودكان (آخنباخ و ادنبروك، 1983) پاسخ دادند. نتايج تحليل آنكووا نشان داد بازي درماني بر كاهش نشانههاي DMDD از نظر والدين اثربخش بود (p 0.05). همچنين در طي مصاحبه باليني در ابتدا و انتهاي پژوهش، افراد گروه آزمايش نسبت به شرايط قبل از مداخله، كنترل بيشتري بر نشانههاي اختلال را گزارش و بهبودي بيشتري نشان دادند. زمينه و هدف: هدف اين پژوهش بررسي تاثير خودتنظيمي، كنترل هيجانات و مثبت نگري بر كاهش درد مزمن (كمردرد- سردرد) زنان داراي درد مزمن شهرستان شهربابك در سال 1400 بود. روش: پژوهش حاضر، توصيفي و از نوع همبستگي بود. به اين منظور 152 نفر به روش نمونه گيري تصادفي ساده انتخاب شدند. براي جمعآوري دادهها از پرسشنامههاي درد مزمن ون كورف و همكاران (1992)، خودتنظيمي مارس (1989)، كنترل هيجانات راجر و نجاريان (1989) و مثبت نگري اينگرام و ويسنيكي (1998) استفاده شد. نتايج: براي تحليل داده ها از آمار توصيفي و آمار استنباطي ضريب همبستگي پيرسون و رگرسيون استفاده شد. نتايج نشان داد بين خودتنظيمي با درد مزمن، بين كنترل هيجانات با درد مزمن و بين مثبت نگري با درد مزمن (001/0p ) رابطه منفي و معنادار وجود داشت. همچنين، بين خودتنظيمي، كنترل هيجانات و مثبت نگري با درد مزمن در زنان رابطه چندگانه وجود داشت (001/0p ). نتيجه گيري: افرادي كه از خودتنظيمي بيشتري برخوردار هستند بيشتر از سلامتي خود مراقبت كرده و در نتيجه با درد كمتري در زندگي مواجه ميشوند. ارزيابي مجدد، يك راهبرد تنظيم هيجاني است كه با تجربه و بيان بيشتر هيحانات مثبت و تجربه و بيان كمتر هيجانـات منفـي مرتبط است و سركوب، يك راهبـرد خودتنظيمي است كه بـا تجربـه و بيـان كمتـر هيحانـات مثبـت و تجربه و بيان بيشتر هيجانات منفي ماننـد درد مـرتب است