شماره ركورد كنفرانس :
5344
عنوان مقاله :
نظريه حكمراني مطلوب تمدني انقلاب اسلامي در چهارچوب اينده نگري حكومت تراز مهدوي
عنوان به زبان ديگر :
The theory of desirable civilized governance of the Islamic Revolution in the futuristic framework of Teraz Mahdavi s government
پديدآورندگان :
عليزاده علي Alibala908@gmail.com موسسه آموزش عالي غير دولتي - غير انتفاعي علامه حلي چالوس
كليدواژه :
مهدويت , حكومت تراز مهدوي , حكمراني مطلوب
عنوان كنفرانس :
دهمين همايش ملي مطالعات و تحقيقات نوين در حوزه علوم انساني ، مديريت و كارافريني ايران
چكيده فارسي :
باور به عنصر مهدويت به عنوان تنها راه نجات بشريت از ظلم هاي نفساني و اجتماعي و رسيدن به نقطه مطلوب در همه ابعادزندگي، از مهمترين خصايص يك شيعه معتقد مي باشد.اگر اين مقوله در نگاه و فكر همه انسان هاي مظلوم و مستضعفي كه با اينحقيقت عالم گير آشنا نيستند،تبيين و معرفي شود،شوق دروني آنها براي رسيدن به ظهور آن خورشيد عالم تاب را بيشتر مي كند واين انگيزه درون،موتور متحركي خواهد شد براي حركت ها و جنبش هاي بيروني در جامعه و پيروزي بر ظالمين و استقرار جامعه ايب ر اساس عدالت لذا در اين مطالعه سعي شد تا به روش توصيفي- تحليلي، نظريه حكمراني مطلوب تمدني انقلاب اسلامي در چهارچوب اينده نگري حكومت تراز مهدوي بررسي شود. در اين رابطه بايد گفت، مهدويت، از مقولات كليدي در حوزه فلسفه اخلاق و نقطه تمركز آموزه هاي اديان الهي به شمار مي رود؛ با اين حال به لحاظ تفارق آبشخور مشارب فكري و زاويه نگرش به جهان هستي، اجماع واثقي نسبت به اطلاق معنايي واحد بر آن وجود ندارد. لذا مهدويت اگرچه مفهومي ارزشي است ليكن به لحاظ مولفه هاي نسبي، بُعد پذير بوده، مآلاً رويكردهاي متمايزي به آن شكل مي گيرد يا دست كم به هنگام مصداق نمايي در جريان تزاحم ابعاد، خوانشي افتراقي را موجب مي گردد. با وجود اين اِشكال، تأملي در نظريات فلاسفه و انديشمندان، تا حدي، بيانگر ابعاد مفهوم شناختي حكومت تراز مهدوي است. از سويي ديگر مفهوم حكمراني مطلوب، بيشتر، قالب جديدي براي نظريات توسعه محور در گفتمان سياسي و اقتصادي جريان ليبراليسم و سرمايه داري است، و بر اين اساس دخول حكومت تراز مهدوي با مفهوم موسع خود در نظريه حكمراني مطلوب، بعيد به نظر نمي رسد؛ بنابراين، مهدويت، زماني به عنوان مولفة حكمراني مطلوب و يا متغير متأثر از آن تلقي خواهد شد، كه در قالب آرمان يك نظام ايدئولوژيك، پا را از دايره ماديات و محسوسات فراتر بگذارد.