ضرورت ارتقاي سواد رسانه اي در سازمان هاي صنعتي

سواد رسانه اي، توانايي وارسي و تحليل از ميان پيام هايي است كه روزانه به ما اطلاع مي دهند، سرگرم مي كنند و مي فروشند. يك نوع توانايي است كه موجب مي شود مهارت هاي تفكر انتقادي همۀ رسانه ها را در بر گيرد. همچنين سواد رسانه اي دربارۀ پرسيدن سؤال هايي مربوط به آنچه كه وجود دارد و توجه به آنچه كه نيست، مي باشد. به عبارتي نوعي غريزه است؛ اينكه بپرسيم چه دروغي پشت توليد رسانه ها نهفته است (انگيزه، پول، ارزش ها و مالكيت) و آگاه شويم چطور اين عوامل تأثير گذارند، از نظر بعضي كارشناسان، سواد رسانه اي به معناي فراگيري چگونگي توليد پيام ها با استفاده از رسانه هاي چاپي، سمعي، بصري و … است هدف اصلي سواد رسانه اي در صنعت اين است كه به ما، كنترل بيشتري نسبت به تعابير پيام ها مي بخشد. واقعيت اين است كه همۀ پيام هاي رسانه اي، تعابير و تفاسير مختلف هستند. روزنامه نگاران به ما تعابير خودشان را از اينكه چه چيزي و چه كسي مهم است، ارائه مي دهند. صاحبان آگاهي نيز سعي مي كنند ما را متقاعد سازند كه مشكلاتي داريم و اين كه كالاهاي آنها است كه مي تواند ما را در غلبه بر اين مشكل يا مشكلات ياري كننداز اين مقاله نتيجه گرفته مي شود كنترل ساختاري سازمانها و رسانه ها و سازوكارهاي انتقال محتوا و تعامل و ارتباط دو طرفه سازمان و رسانه به عنوان زير ساخت در اين فرآيند بايد مورد توجه قرار بگيرند رويكرد سازمانها به رسانه و جوامع بيروني نيز در شكل گيري مثبت و موثر اين ارتباط تاثير به سزايي دارد.رسانه ها به عنوان يك متغير تاثيرگذار بر كنشها و واكنشهاي ،جامعه و فرآيند سياستگذاري سازمانها مطرح هستند بنابراين نقش واقعي رسانه ها در شكل گيري دولتها و تصميمات سازمانها به عنوان مجرا و يا عامل واسطه قابل بررسي است چرا كه در صورت عامل واسطه بودن نقش تعيين كننده و كليدي خواهند داشت نقش و كاركرد تعاملي رسانه در جامعه كنوني و دهه هاي آينده ما را مجبور مي كند كه آن را به عنوان يك راهبرد و رهيافت در چشم اندازهاي خود در نظر بگيريم.