بررسي نظري تاثير رهبري معنوي بر چابكي سازماني و سرمايه فكري

رهبري معنوي شامل باورها، نگرش ها و اقدامات مورد نياز رهبر براي تشويق واقعي خود و ديگران از طريق الهام و مشاركت است. هدف اصلي تحقيق حاضر بررسي نظري تاثير رهبري معنوي بر چابكي سازماني و سرمايه فكري مي باشد. روش گردآوري داده ها در تحقيق حاضركتابخانه اي است. براي جمع آوري اطلاعات از كتب، پايان نامه هاي تحصيلي و مقالات استفاده شده است. رهبري معنوي مي‌تواند چابكي سازماني را با ترويج فرهنگ سازگاري، همكاري، انعطاف‌پذيري و تصميم‌گيري مبتني بر ارزش‌ها بهبود بخشد. رهبران معنوي تمايل دارند پيروان خود را توانمند كنند و به آنها در تصميم گيري اعتماد كنند. اين امر فرهنگ استقلال و مسئوليت پذيري را ايجاد مي كند و امكان واكنش سريع به شرايط در حال تغيير و ارتقاي سازگاري را فراهم مي كند. سبك رهبري معنوي در يك سازمان مي تواند با ايجاد محيطي كه براي يادگيري، خلاقيت، همكاري و رفتار اخلاقي ارزش قائل است، به رشد سرمايه فكري كمك كند. رهبري معنوي حس هدف و معنا را در محل كار پرورش مي دهد. وقتي كارمندان احساس مي كنند كه كارشان معنادار است و به هدف بزرگتري فكر مي كند و با انگيزه تر مي شوند.