كليدواژه :
صوفيه , تصوف , عقايد صوفيه , عارفنمايان , شريعت , شريعتگريزي , شريعتگريزي صوفيه , شريعتستيزي
چكيده فارسي :
بسياري از اهل تصوف ميان سه واژۀ شريعت، طريقت و حقيقت فرق نهاده و تفاسير گوناگوني از آنها بهدست دادهاند. براساسِ ديدگاهي معروف كه بسياري از صوفيانِ پرآوازه از آن جانبداري كردهاند، هركدام از شريعت و طريقت نردباني بيش نيست؛ بهگونهاي كه پس از رسيدن به بامِ حقيقت، نيازي به نردبانِ شريعت و طريقت باقي نميماند. همچنين، ارجمنديِ مقام ولايت، صوفيان را به بهرهبرداري از آن فرا خوانده و از اين رهگذر، پناهگاه ديگري براي شريعتگريزي آنان فراهم آمده است. صوفيان بهجاي آنكه نشانههاي ولايتيافتگان را از كتاب الهي و سنت و سيرۀ نبوي بجويند، پيران و مرشدان فراواني را برخوردار از اين مقام دانسته و در افزودن بر شمار اوليا از يكديگر سبقت جستهاند. آنان بهحق، كمال ولايت را در پيوندي تنگاتنگ با عصمت يافتهاند؛ اما در برخورد با پيرانِ آلودهدامن، بهجاي آنكه ولايت آنان را بهچالش بخوانند، معناي عصمت را تغيير داده و آن را به اباحه تفسير نمودهاند! از سوي ديگر، در ميان آيينهاي صوفيانه به مسائلي برميخوريم چون پايكوبي و آوازخواني، همنشيني با زنان نامحرم و رفتار عاشقانه با نوجوانان زيبارو كه حرمتِ شرعي آنها، دستكم در برخي از مراتب، مورد پذيرش همۀ متشرعان بوده است. در تحليلي خوشبينانه از چگونگي راهيابي اين امور به طريقتِ اهل تصوف به اين نتيجه ميرسيم كه آنان هدف را توجيهكنندۀ وسيله ميدانستند. سرانجام، چنانكه ميدانيم، برخورداري از عقل يكي از شرايط مسئوليتپذيري است و بار تكليف بر دوش مستان و ناهشياران نتوان نهاد. صوفيان از اين نكته بهرههايي فراوان برده و آن را تكيهگاه شريعتگريزي قرار دادهاند.