شماره ركورد كنفرانس :
5366
عنوان مقاله :
سَماع از منظر قرآن و اهل بيت(عليهم السلام)
پديدآورندگان :
شاهرودي محمدرضا mhshahroodi@ut.ac.ir گروه علوم قرآن و حديث دانشكدۀ الهيات دانشگاه تهران , صدرالحفاظي مهدي sadrolhefazi@ut.ac.ir دانشكدۀ زبان و ادبيات فارسي دانشگاه تهران
كليدواژه :
صوفيه , تصوف , عقايد صوفيه , انحرافات صوفيه , مناسك خانقاهي , سماعخانه , نقد سماع , سماع صوفيانه و اسلام
عنوان كنفرانس :
اولين همايش ملي تصوف، شاخصه ها و نقدها
چكيده فارسي :
آيين بدعتآميز سماع كه در عرف و ادبيات صوفيانه به چرخشها و حركات رقصگونه توأم با حالت جذبه و همآوا با نواي سازها و نغمههاي دلنشين اطلاق ميشود، از جايگاهي ويژه و والا در فرهنگ اهل تصوف و فرقههاي صوفيانه برخوردار بوده و هست و اقطاب و اعاظم صوفيه نهتنها بر اهتمام به انجام و استمرار آن مهر تأييد ميزدند، بلكه آن را مستحسن و مايۀ شور و شعف ميخواندند و همواره بر مشاركت در مجلس سماع كه از آن به محفل وجد و فنا ياد ميكردند، مشتاق و مصر بودهاند و بنا به برخي نقلها - چنانكه سيره و سنت صوفيان نيز گواه اين مدعاست - حتي معدود صوفيان به ظاهر متشرعي كه سماع را بدعت بارز دانسته و بدين جهت ناروا ميشمردند نيز در خفا و خلوت از آن رويگردان نبودهاند. اين آيين و عادت، ازآنجاكه همواره جزئي جداناشدني از فكر و فرهنگ صوفيانه بوده است، از ديرباز شاخصه شاخص و نماد بارز صوفيگري نيز بهشمار رفته است. بسياري از صوفيمسلكان نيز كه در جايدادن و جاودانهساختن سماع در سنتِ صوفيانه و در دويرۀ درويشان، نقشي بسزا و برجسته داشتهاند، سماعِ صوفيانه را با عبارات آكنده از آرايههاي ادبي ستوده و بسان برخي سران و سرآمدان صوفيه در صدد ارائه تفسيرهاي نمادگرايانه از سماع برآمدهاند. در اين مقاله ضمن بيان معنا و جايگاه سماع و همچنين اشاره به آيينهاي بدعتآميز ملازم با آن در سنتِ صوفيانه و ديدگاه سردمداران صوفيه در باب سماع، با استناد به آيات قرآن كريم و استشهاد به متون روايي، به تبيين نگاه و نظرگاه اسلام و به ويژه شيعه، دربارۀ سماع و دستافشاني و مناسك آييني مرسوم در مجالس سماع - همچون: خرقهدري، شطح و طاماتگويي، نشئگي و نوشيدن مسكرات - پرداخته شده است. چنانكه عالمان شيعي و شريعتمدار نيز اذعان و بر آن تأكيد كردهاند، اصرار و اهتمام متصوفه بر برگزاري مجالس سماع همراه با رقص و غنا و اجراي برنامههاي بدعتآلود، مهر تأييدي است بر شريعتگريزي متصوفه و گواه گويايي است بر گرايش اين فرقه به انحراف از منهج و مسير اسلام.