شماره ركورد كنفرانس :
5366
عنوان مقاله :
علل گرايش روشنفكرنمايان جامعه به تصوف
پديدآورندگان :
يثربي يحيي yahyayasrebi@yahoo.com دانشگاه علامه طباطبايي، تهران
كليدواژه :
تصوف , ماهيت روشنفكري , ترويج تصوف , روشنفكران ايراني , طرفداري روشنفكران ايراني از تصوف
عنوان كنفرانس :
اولين همايش ملي تصوف، شاخصه ها و نقدها
چكيده فارسي :
امروزه و در ايران معاصر بسياري از بهاصطلاح روشنفكران، در حمايت و هواداري از آموزهها و انگارههاي اهل تصوف، عرفان را منبع معرفتزايي و مطلوب انگاشته و از اسلام و فقه مينالند و بهنوعي به عرفان ميبالند. اينان تلاش خود را بهكار گرفتهاند تا بهنحوي عرفان را جايگزين فقه سازند، اما دريغا كه اينان نه اسلام و فقه اسلامي را ميشناسند و نه از عرفان و قواعد و ضوابط عرفاني چنانكه بايد، آگاهاند. پوشيده نيست كه تحول و تكامل بشري، همواره مديون و محصول خِردورزي و روشنانديشي بوده، اما تفسير و تلقيهاي سطحي و سادهانگارانه، روشنفكري را از معنا تهي ساخته و شوربختانه بايد گفت كه در عرف و ادبيات امروز جامعۀ ايراني، به غَلط و غالبا، روشنفكري به جدال و مبارزه با دولت و در صف اپوزيسيون ايستادن، تحويل برده ميشود؛ حال آنكه روشنفكري بهمعناي واقعي آن، نوعي بعثت و بيداري است و لازمهاش اصلاح رفتارهاي فردي و اجتماعي و رهاشدن از قيد و بند خامانديشي و خرافهباوري است و روشنفكر واقعي به مددِ ژرفانديشي و آگاهي عميق، از جريان عادي جامعه جدا شده و با چشمي نافذ و به ديده نقد به آن مينگرد. در اين مقاله، پس از تعريف دقيق و جامعِ روشنفكري و اشاره به ماهيت عرفان و تصوف و برخي اصول محوري صوفيان به بررسي ربط و ارتباط تصوف و روشنفكري و دلايل و علل توجه روشنفكران به تصوف و طرفداري از آن پرداخته شده و ضمن توضيح بيحاصلبودنِ اين توجه به تصوف، ناسازگاري تصوف با اصالت و اعتبار و جايگاه شايستۀ اجتماعي و سياسي انسان، بيان و تبيين شده است. در پايان نيز بر اين نكته تأكيد شده است كه روشنفكرِ واقعي هيچگاه به ترويج آيين تصوف نپرداخته و به پيروي از مباني و منهجِ متصوفه فرا نميخواند.