شماره ركورد كنفرانس :
5397
عنوان مقاله :
مباني هستيشناختي و معرفتشناختي مؤثر در نظريه تعريف در فلسفه سهروردي
پديدآورندگان :
اكبري رضا rezaa.akbari@gmail.com استاد گروه فلسفه و كلام اسلامي دانشگاه امام صادق عليه السلام، تهران، ايران
كليدواژه :
سهروردي , واقعگرايي بيواسطه , نظريه تعريف
عنوان كنفرانس :
شيخ اشراق و دنياي جديد
چكيده فارسي :
سهروردي معتقد است كه تعريف متشكل از جنس و فصل، يا جنس و اعراض نيست، بلكه صرفاً از طريق خوشهاي از اعراض شيء ميسر است. اين نظريه برآمده از مباني هستيشناختي و معرفتشناختي در فلسفه اوست. برخي از مهمترين مباني عبارتاند از (1) جهان متشكل از نور و ظلمت است؛ (2) جسم بسيط است؛ (3) فصل وجود ندارند؛ (4) نفس انسان نور است؛ (5) ادراك به روش واقعگرايي مستقيم تحقق مييابد. از نظر سهروردي، جهان متشكل از ظلمت (عالم ماده) و نور است. در عالم ظلمت، جسم امري بسيط است كه با هيئتهاي ظلماني تحقق دارد و همراهيِ هيئتهاي ظلمانيِ مختلف با جسم سبب تحقق اجسام گوناگون ميشود. بنابراين، چيزي به نام فصل به عنوان امري ذاتي كه بتواند در تعريف قرار گيرد بيمعنا خواهد بود. همچنين ذكر كردن جسم، كه ميان همه موجودات مادي عالم مشترك است، به عنوان جنس بيفايده است. مبناي معرفتشناختي او واقعگرايي بيواسطه است. سهروردي معتقد به موجود شدن حقايق ماهوي در ذهن نيست. از نظر او، در مقام ادراك، رابطهاي مستقيم ميان فاعل شناسا و متعلق شناسايي حاصل ميشود. در عالم ظلمت، نفس به عنوان نور سپهبد هيئتهاي ظلماني يك شيء را روشن ميكند. بر اين اساس، هر نوع تعريفي در مورد اشياي مادي دربرگيرندۀ خوشهاي از ويژگيهاي غيرذاتي است كه در كنار هم ميتوانند آن امر را معلوم سازند. شناخت موجودات نوري، همچون شناخت اشياي مادي، از طريق ارتباط بيواسطه با آنها خواهد بود؛ اما به دليل نورانيتِ نفس به عنوان فاعل شناسا و نورانيت متعلق شناسايي، شناخت از طريق حضور حاصل ميشود.