بررسي فقهي تعدد زوجات از نگاه فقه و حقوق

Jurisprudential study of polygamy from the perspective of jurisprudence and law

چند زني يا تعدد زوجات واقعيت اجتماعي است كه ابعاد گوناگون آن مي تواند مورد مطالعه و پذيرش قرار گيرد . از نظر برخي افراد ، چند همسري در زمان هاي گذشته رسم بوده است و اينك در بيشتر جوامع مرسوم نيست. از نظر گروه ديگر ، تنها اصل تجويز آن در متن ديني ، بر جواز انجام آن كفايت مي كند . با توجه به اين مسئله كه چند همسري تحت عنوان « تعدد زوجات» تابع وجود شرايطي خاص برگرفته از شرع و قانون براي امكان تحقق است ، حمايت از حقوق زنان ، سلامت جامعه و پيامدهاي مستقيم و غير مستقيم چند همسري بر خانواده ، به منزله اساسي ترين نهاد اجتماعي ، اهميت توجه قانون گذار به اين مقوله را دو چندان مي كند . اباحه تعدد زوجات به حالت ضرورت و شرايط خاص اجتماعي اختصاص ندارد . رعايت عدالت ميان همسران تنها شرط مورد اتفاق در انتخاب چند زني اگرچه در مفهوم و مصاديق عدالت ديدگاه هاي گوناگون وجود دارد اين پژوهش كه با روش توصيفي تحليلي انجام شده در جهت بررسي فقهي تعدد زوجات از نگاه فقه و حقوق مي باشد

Polygamy is a social reality whose various dimensions can be studied and accepted. For some people, polygamy has been a tradition in the past and is no longer common in most societies. For the other group, the mere principle of prescribing it in a religious text is sufficient to permit it. Given that polygamy under the heading of polygamy is subject to the existence of special conditions derived from sharia and law for the possibility of realization, the protection of women s rights, public health and the direct and indirect consequences of polygamy on the family, is the most fundamental The social institution doubles the importance of the legislator s attention to this issue. Polygamy is not limited to necessity and special social conditions. Observance of justice between spouses is the only condition that occurs in the choice of polygamy, although there are different views in the concept and examples of justice. is