كليدواژه :
فرهنگ نوآوري , خلاقيت , طوفان فكري , تفكر جانبي , افكارنويسي
چكيده فارسي :
امروزه با توجه به شتاب مضاعفي كه اغلب سازمان ها در استفاده از راهكارهاي متعالي كسب كرده اند، لزوم استقرار و توسعه فرهنگ نوآوري و خلاقيت در هر سازمان براي همگام بودن با جامعه و ساير رقبا ضروري به نظر مي رسد. در اين ميان نظام آموزش عالي به عنوان سردمدار حوزه نوآوري از اهميت ويژه اي برخوردار است ليكن عدم وجود ابزار و سازوكارهاي شفاف براي ايجاد و توسعه فرهنگ نوآوري وخلاقيت از يك سو و كُندي ساختار نظام دانشگاهي در واكنش به تغيير از سوي ديگر مانع از توسعه اين فرهنگ شده است. در اين تحقيق با معرفي رويكردهاي محرك خلاقيت در نظام آموزش عالي مشتمل بر تفكر جانبي، طوفان فكري و افكارنويسي به شناسايي مشوق ها و موانع كلامي -به عنوان بخش پايه و اساس رويكردهاي مذكور پرداخته شد. تحقيق حاضر از لحاظ نوع داده ها، كمي و كيفي و از لحاظ نحوه اجرا، توصيفي پيمايشي است. جامعه آماري تحقيق متشكل از اركان چهارگانه نظام آموزش عالي شامل مديران، اعضاي هيئت علمي، دانشجويان (فقط مقاطع تكميلي) و كاركنان مجموعاً 409 نفر از دانشگاه آزاد اسلامي واحد علوم و تحقيقات دانشكده مديريت و اقتصاد و دانشكده علوم انساني بود. ابزار تحقيق متشكل از پرسشنامه محقق ساخته بود كه روايي (صوري، محتوايي، سازه) و پايايي آن بررسي و تأييد شد. يافته هاي اصلي پژوهش محركها/مشوق هاي كلامي پايه در توسعه نوآوري و خلاقيت بودند كه در 15 گروه دسته بندي گرديده و در نقطه مقابل موانع كلامي كه در 19 گروه مختلف احصاء و دسته بندي گرديد.
چكيده لاتين :
Today, due to the increasing acceleration that most organizations have achieved in the use of superior solutions, the need to establish and develop a culture of innovation and creativity in every organization to keep pace with society and other competitors seems necessary. In the meantime, the higher education system as a leader in the field of innovation is of special importance, but the lack of clear tools and mechanisms to create and develop a culture of innovation and creativity on the one hand and the slowness of the university system in response to change on the other hand prevents this culture has been developed. In this study, by introducing creative stimulus approaches in the higher education system, including lateral thinking, brainstorming, and thought writing, verbal incentives and barriers were identified as the basis and basis of the mentioned approaches. The present research is quantitative and qualitative in terms of data type and descriptive in terms of implementation. The statistical population of the study consisted of the four pillars of the higher education system including administrators, faculty members, students (graduate only) and staff of 409 people from the Islamic Azad University, Science and Research Branch of the Faculty of Management and Economics and the Faculty of Humanities. The research tool consisted of a researcher-made questionnaire whose validity (face, content, structure) and reliability were checked and confirmed. The main findings of the study were basic verbal stimuli / incentives in the development of innovation and creativity, which were classified into 15 groups, and in contrast, verbal barriers were counted and classified in 19 different groups.
