ارائه الگوي يادگيري معكوس: راهكاري براي آموزش زبان دوره اول متوسطه

هدف اين پژوهش ارائه الگوي يادگيري معكوس بر اساس مدل مفهومي سه شاخكي است. روش پژوهش آميخته از نوع اكتشافي در دو بخش كيفي و كمي بود. در بخش كيفي رويكرد تحليل مضمون و در بخش كمي اعتبار يابي الگو بود. جامعه مورد مطالعه در بخش كيفي شامل اساتيد متخصص و مجرب در حوزه آمورش و يادگيري معكوس و در بخش كمي شامل معلمان زبان انگليسي در مقطع متوسطه اول آموزش و پرورش منطقه 11 شهر تهران بود. حجم نمونه و شيوه نمونه گيري در بخش كيفي بر اساس اصول اشباع نظري، 12 نفر از اساتيد دانشگاه با استفاده از روش هدفمند از روش نمونه گيري هدفمند در دسترس و در بخش كمي 26 نفر از معلمان زبان انگليسي متوسطه اول منطقه 11 آموزش و پرورش شهر تهران به همين روش انجام پذيرفت. جهت جمع آوري داده ها در بخش كيفي از روش مصاحبه نيمه ساختار يافته و روش اسنادي و در بخش كمي از پرسشنامه 38 سوالي بر اساس طيف ليكرت پنج درجه ايي استفاده شد. جهت تحليل داده ها در بخش كيفي از روش كد گذاري و با استفاده از نرم افزار مكس.كيو.دا استفاده شد.يافته هاي پژوهش نشان مي دهد 38 مولفه در ارائه الگوي يادگيري معكوس بر اساس مدل مفهومي سه شاخكي شناسايي شدند كه 21 مولفه از بين اين مولفه ها در بخش مولفه هاي ساختاري، 8 مولفه در بخش مولفه هاي زمينه ايي و 9 مولفه در بخش مولفه هاي رفتاري قرار گرفتند. توجه به اين مولفه ها در ارتقا كيفيت آموزش زبان انگليسي در دوره اول متوسطه تأثير زيادي دارد.