الزامات هوش مصنوعي در تصميم‌گيري‌هاي دولت و بودجه‌ريزي

هوش مصنوعي به ابزاري مهم براي دولت‌ها در سراسر جهان تبديل شده است. با اين حال، مشخص نيست كه هوش مصنوعي تا چه حد مي‌تواند تصميم‌گيري‌ها را بهبود بخشد، ولي به طور خاص، تخصيص بودجه يكي از زمينه‌هايي است كه هوش مصنوعي ممكن است بيشترين پتانسيل را در آن داشته باشد. بودجه‌ريزي هوشمند، الگويي جديد در سيستم بودجه‌ريزي دولت‌هاست. در اين شيوه دولت‌ها قادرند ضمن رعايت شاخص‌هاي عدم تمركز، وحدت و يكپارچگي در اهداف را حفظ نموده و بر خردترين اجزاي خود نظارت كنند. اين توانايي است كه در هيچ كدام از شيوه‌هاي بودجه‌ريزي تاكنون ارائه نشده است. ويژگي منحصربفرد در اين سيستم آنست كه تمام اهداف كلان، مياني و خرد بدنه دولت (اعم از دولت مركزي و دولت‌هاي محلي) كمي مي‌شوند و دولت در ابتداي يك سال مالي تنها ميزان انتظار خود را از رشد و يا كاهش در اهداف كلان مشخص مي‌كند. براين اساس سطح انتظار از اهداف مياني و خرد بدنه دولت به صورت هوشمند محاسبه مي‌گردد و براي دستيابي به آنها ميزان بودجه و اعتباراتي كه در هر برنامه بايد هزينه گردد نيز به صورت هوشمند محاسبه مي‌گردد. كارايي و اثربخشي دو محور مهم در اين الگو به شمار مي‌آيند كه در خود كنترلي مستتر مي‌باشند. لذا در اين مطالعه به الزامات هوش مصنوعي در تصميم‌گيري‌هاي دولت و بودجه‌ريزي به صورت مروري و به استناد مطالعات انجام شده پرداخته مي‌شود.