شفافيت اقتصادي در سايه تحولات قانوني جديد نظام مالياتي: به سوي سازمان‌هاي مالياتي نسل 3

هدف پژوهش حاضر بررسي تأثير مؤلفه‌هاي مؤثر در ارتقاء شفافيت اقتصادي بر فرآيندهاي هوشمندسازي در سايه تحولات قانوني جديد نظام مالياتي كشور با استفاده از مصاحبه با خبرگان سازمان امور مالياتي و بررسي مدل‌هاي موفق در دنيا مي‌باشد. جامعه آماري اين تحقيق شامل كليه مديران شاغل در ستاد سازمان امور مالياتي و ادارات كل امور مالياتي مي‌باشد كه يك نمونه 384 نفري از آن‎ها با استفاده از فرمول كوكران انتخاب گرديد. تجزيه و تحليل داده‌ها با استفاده از رويكرد معادلات ساختاري انجام شده است. بر اساس يافته‌هاي پژوهش، مؤلفه‌هاي اتقاء شفافيت شامل فناوري، ساختار و مديريت، سطح اطلاعات و دانش، تمركز و ساختار سازماني بر فرآيند هوشمندسازي سازمان امور مالياتي اثرات معنادري دارند. يافته‌هاي حاصل از اين تحقيق و نيز بررسي آمارهاي مالياتي در كشورهاي داراي نظام مالياتي موفق در مقايسه با نظام مالياتي كشور نشانگر آن است كه مواردي مانند فقدان پايگاه جامع اطلاعات اقتصادي و اهميت تكميل پايگاه داده سازمان امور مالياتي به استناد ماده 169 و 169 مكرر ق.م.م از جانب سازمان امور مالياتي، ريسك‌هاي مربوط به سوء استفاده آگاهانه مؤديان از يك راه حل فناوري اطلاعات و در نهايت مسائل مربوط به تبادل داده و مسائل محرمانگي و ميزان به اشتراك گذاري اطلاعات توسط ساير بخش‌هاي مختلف دولت از جمله مسائلي هستند كه در راستاي ارتقاي شفافيت در سازمان امور مالياتي بايد مد نظر قرار گيرند تا اهداف مد نظر سازمان امور مالياتي در سير تحول ديجيتالي و در نهايت رسيدن به سازمان مالياتي هوشمند محقق گردد.