بررسي نقش ميانجي گرايانه حمايت سازماني ادراك شده در رابطه رهبري خدمتگذار و بي‌تفاوتي سازماني در زنان معلم

پژوهش حاضر به بررسي نقش ميانجي گرايانه حمايت سازماني ادراك شده در رابطه رهبري خدمتگذار و بي تفاوتي سازماني در زنان معلم پرداخته است. اين پژوهش از نظر هدف در زمره پژوهش هاي بنيادي محسوب مي شود و از نوع همبستگي انجام شد. جامعه آماري اين تحقيق شامل كليه معلمان زن شاغل در اداره آموزش و پرورش شهرستان قوچان، (سال 1402-1401) بود كه با توجه به نمونه-گيري طبقه اي با تخصيص متناسب و با استفاده از فرمول كوكران؛ نمونه مورد بررسي شامل 299 نفر از ميان معلمان زن شاغل انتاب شدند. روش گردآوري اطلاعات در اين تحقيق ميداني و با استفاده از پرسشنامه‌هاي بي تفاوتي سازماني دانايي فرد، حسن زاده و سالاريه (1389)، رهبري خدمتگزار پترسون (2004) و حمايت سازماني ادراك شده ادراك شده آيزنبرگر و همكاران (1986) بود. در تحقيق حاضر جهت تجزيه و تحليل داده ها از همبستگي پيرسون و تحليل مسير استفاده گرديد و در كليه تجزيه و تحليل هاي آماري اين پژوهش از نرم افزار SPSS و LISREL استفاده شد. نتايج نشان داد حمايت سازماني ادراك شده نقش ميانجي گرايانه در رابطه رهبري خدمتگزار با بي تفاوتي سازماني در زنان معلم شاغل در آموزش و پرورش شهر قوچان دارد. همچنين بين مولفه هاي رهبري خدمتگزار (خدمت رساني، تواضع و فروتني، قابليت اعتماد و مهرورزي) و بي‌تفاوتي سازماني در زنان معلم رابطه منفي معني‌داري وجود دارد. همچنين بين مولفه هاي رهبري خدمتگزار و حمايت سازماني ادراك شده رابطه مثبت معني‌دار و مولفه هاي بي‌تفاوتي سازماني و حمايت سازماني ادراك شده رابطه منفي معني‌داري وجود دارد.