بررسي رابطه بين افكار ناكارآمد شغلي وانگيزش تحصيلي در دانش آموزان مقطع متوسطه شهرستان ابركوه يزد

مقاله ي پيش رو حاصل پژوهشي است كه در زمينه ي بررسي رابطه ميان افكار ناكارآمد شغلي و انگيزش تحصيلي در دانش آموزان مقطع متوسطه شهرستان ابركوه . اين تحقيق به لحاظ هدف كاربردي و بر اساس روش جمع آوري اطلاعات، توصيفي و از نوع همبستگي است كه به روش ميداني انجام گرفت. جامعه آماري پژوهش شامل شامل كليه دانش آموزان مقطع متوسطه در سال تحصيلي 1400-1401 در شهرستان ابركوه به تعداد تقريبي 1500 نفر مي باشد. با توجه به اپيدمي ويروس كرونا و عدم حضور دانش آموزان در مدارس و همچنين گردآوري مشكل پرسشنامه ها از روش نمونه گيري در دسترس استفاده شد. براي اين منظور تعداد 50 دانش آموز انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه افكار ناكارآمد شغلي كسايي 1384و پرسشنامه انگيزش تحصيلي والرند و همكاران بود. داده هاي جمع آوري شده با استفاده از آمار توصيفي ، آمار استنباطي و تحليل عاملي با استفاده از دو نرم افزار spss24 و Amos.24 تجزيه و تحليل شدند. نتايج پژوهش نشان داد كه بين دو متغير پژوهش ارتباط معناداري وجود دارد. به عبارتي بين افكار ناكارآمد و متغير انگيزش تحصيلي اين ارتباط منفي و معنادار است . با توجه به يافته هاي پژوهش مي توان بيان داشت كه افكار ناكارآمد شغلي مي تواند مشخصه هاي تحصيلي دانش آموزان را تحت تاثير قرار دهد لذا پيشنهاد مي گردد اين افكار طي مشاوره هاي تحصيلي بهبود يابند.