شماره ركورد كنفرانس :
5431
عنوان مقاله :
معرفت‎شناسي به مثابه هنجاري ايدال: تأملي بر انتقادات سهروردي به معرفت‌شناسي سينوي
پديدآورندگان :
زالي مصطفي m.zali@ut.ac.ir عضو هيأت علمي دانشكده ادبيات و علوم انساني دانشگاه تهران، تهران، ايران
تعداد صفحه :
15
كليدواژه :
معرفت‌شناسي كلاسيك , سهروردي , ذات‌گرايي سينوي.
سال انتشار :
1402
عنوان كنفرانس :
اولين همايش ملي « واقع‌گروي معرفتي در فلسفه اسلامي و چالش‌هاي پيش‌روي آن»
زبان مدرك :
فارسي
چكيده فارسي :
دريافت كلاسيك مشائي از معرفت در پيوند با ذات‌گرايي است: جهان خارج را ذواتي ساخته‌اند كه به درك عقل انسان درمي‌آيند؛ از اين رو معرفت عبارتست از درك ذوات معقول. اين دريافت واقع‌گراي قوي از معرفت، با انتقاداتي در تاريخ فلسفه و خصوصاً عصر جديد مواجه شده كه اصل واقع‌گرايي معرفتي را به چالش مي‌كشد. در كنار چالش‌هاي جديد پيش روي ذات‌گرايي، يكي از مهم‌ترين انتقادات وارد بر اين ديدگاه، از جانب سهروردي مطرح شده است؛ مطابق نقدهاي سهروردي به ابن‌سينا، ادراك انسان اولاً بر اساس مواجهه حسي با عالم خارج شكل مي‌گيرد و از اين رو درك ذات نامحسوس اشياء امكان‌پذير نيست و ثانياً نمي‌توان هيچگاه به اين يقين دست يافت كه تمام ذات به ادراك انسان درمي‌آيد؛ از اين رو دريافت ذات‌گرا از معرفت امري ناممكن است؛ علاوه بر اين خود ابن‌سينا در مواضعي منسوب به او، امكان درك ذات حقيقي اشياء را امر صعب تلقي مي‌كند. از اين رو به نظر مي‌رسد كه علي‌رغم دريافت اوليه، پذيرش واقع‌گرايي ذات‌گرا از معرفت، توان تبيين معرفت را ندارد. در اين مقاله استدلال مي‌شود كه پاسخ به اين چالش در گروي فهم سرشت معرفت‌شناسي كلاسيك است: معرفت‌شناسي كلاسيك به دنبال ترسيم وضعيتي ايدال از معرفت است كه همواره معرفت بالفعل انساني را در نسبت با اين ايدال ارزيابي مي‌كند. از اين رو گرچه درك ذوات معقول اشياء امري صعب محسوب مي‌شود، ولي يك ايدال معرفتي است كه معرفت بالفعل بشري همواره در نسبت با آن سنجيده مي‌شود.
كشور :
ايران
لينک به اين مدرک :
بازگشت