شماره ركورد كنفرانس :
5431
عنوان مقاله :
موضوع: بررسي امكان حصول معرفت در فرآيند سلوك فكري
پديدآورندگان :
صفري ميلاد miladsafari1375922@gmail.com طلبه سطح سه حوزه، دانشجوي كارشناسي ارشد فلسفه دانشگاه تبريز، تبريز، ايران
كليدواژه :
امكان حصول معرفت , فرآيند سلوك فكري , متعلق شناخت , شناخت حسي-تجربي , شناخت عقلي , ايده ها و مثل افلاطوني , وحدت وجود.
عنوان كنفرانس :
اولين همايش ملي « واقعگروي معرفتي در فلسفه اسلامي و چالشهاي پيشروي آن»
چكيده فارسي :
از آنجايي كه اعتبار معارف و علوم بشري به طور صريح وابسته به مسئله ي امكان حصول معرفت وشناخت يقيني است، از اين رو بررسي آن حائز اهميت است. نسبي گرايي و واقع گرايي مسئله ي اصلي شناخت انسان بوده از اين رو ارائه نظر هاي مختلفي در اين باب شده؛ برخي مانند سوفسطائيان امكان آن را نفي و برخي مانند مشائيان آن را مسلم و يقيني شمرده اند و برخي معرفت را يادآوري عنوان مي كنند. مسئله ي محوري در اين باب تعيين متعلق شناخت ما است. فرآيند سلوك فكري انسان كه از مرتبه شناخت حسي و تجربي شروع شده و تا مرتبه ي شناخت عقلي و شناخت شهودي و عرفاني ادامه پيدا مي كند، در سيري صعودي و نزولي كه اهالي عرفان آن را تبيين مي كنند، مشخص كننده ي اين است كه متعلق واقعي شناخت ما نه امور مادي و نه مفاهيم ذهني، بلكه بنابر معاني چهار گانه ي اصل وحدت وجود، وجود حق تعالي و ظهورات و تجليات او مي باشد و محدوديت در عين نا محدوديتش امكان شناخت آن از جنبه ي اول را ميسر و از جنبه دوم را منتفي بيان مي كند فلذا شناخت انسان واقع گرايي در عين نسبي گرايي بوده و بلكه اصل سخن در كيفيت ارتباط بين مراتب شناخت انساني است. طي مراتب شناخت با رويكرد سلبي و ايجابي ذهن در هر مرتبه نسبت به شناخت در آن مرتبه صورت گرفته و دايره وار قوس صعودي و نزولي طي مي شود تا در نهايت، انتهاي آن به ابتداي آن ختم شود. در نتيجه منظور از امكان شناخت انسان در فرآيند سلوك فكري تبديل شدن دائم و پيوسته واقع گرايي به نسبي گرايي و بالعكس در طي مراتب شناخت است و در حقيقت به معناي سلوك و طي طريق شناخت است كه گذر از هر مرتبه با نفي آن مرتبه حاصل مي شود و در نهايت، واقع گرايي در عين نسبي گرايي خواهد بود.