شماره ركورد كنفرانس :
5431
عنوان مقاله :
مراتب شناخت انساني و فاصلة آنها از حقيقت عالم از منظر عينالقضات همداني
پديدآورندگان :
موسوي سيدمحسن m.mohajer1369@gmail.com دانشجوي دكتري حكمت هنرهاي ديني، دانشگاه اديان و مذاهب اسلامي، تهران، ايران
كليدواژه :
عينالقضات , معرفتشناسي , شناخت عقلي , معرفت عرفاني.
عنوان كنفرانس :
اولين همايش ملي « واقعگروي معرفتي در فلسفه اسلامي و چالشهاي پيشروي آن»
چكيده فارسي :
پژوهش حاضر از منظر عينالقضات به مراتب شناخت انسان و فاصلة آن از حقيقت عالم ميپردازد. منظور از مراتب شناخت در اينجا انواع ادراكاتي است كه عينالقضات دربارة آنها سخن گفته است و اعتبار ضمني براي آنها قائل است و مراتبي براي آنها در نظر دارد كه به ترتيب عبارتند از: ادراكات حسي، وهمي، عقلي و معرفت عرفاني. هدف از چنين پرداختي يافتن ميزان انطباق هر يك از انواع ادراكات انسان با امر واقع است و در يك نگاه كلانتر به اين موضوع خواهد پرداخت كه در دستگاه ادراكي انسان تا آنجا كه انسان است، يافتن حقيقت عالم ممكن است يا خير. براي نيل به اين هدف از روش توصيفي ـ تحليلي بهره بردهايم. در آثار عينالقضات هر چند به دو نوع ادراك حسي و وهمي نيز اشاره ميشود و امكان صدق در آنها نيز به رسميت شناخت ميشود، اما عموماً دو شناخت عقلي و معرفت عرفاني را بهعنوان ادراكات اصلي انسان مدنظر دارد و به اين دو به عنوان يكي از موضوعات اصلي پروژة تمام عمر خود نظر دارد و دو ادراك حسي و وهمي را بيشتر بهعنوان مقدمهاي براي ادراك عقلي مورد توجه قرار ميدهد. از منظر انطباق با واقع، شناخت عقلي تنها امكان شناخت مطابق با واقع از محسوسات را داراست و به عالم ماوراي محسوس و حالات انساني تنها به طريقي تمثيلي آگاهي دارد كه نميتوان آن را مطابق با واقع دانست. در مورد معرفت هر چند امكان يافت حقايق در معرفت عرفاني وجود دارد، اما اين انطباق از يك زاويهديد انساني حاصل ميشود كه با حقيقت عالم مطابقت تام ندارد. ميتوان اين عدم انطباق را در تبييني كه قاضي از از نسبت صفات با ذات الهي، ارزشگذاري بين صفات، جايگاه ابليس و ادراك محبت خداوند نسبت به بنده در نظر سالك و حقيقت عالم بهدست ميدهد، مشاهده كرد. خروج از اين زاويهديد و رسيدن به مرتبة فنا امكان ادراك حقيقت عالم را حاصل ميكند كه البته در اين حالت نسبت دادن ادراك به شخص بسيار دشوار خواهد بود.