تقبيح عادي سازي روابط با رژيم غاصب صهيونيستي

علي رغم آنكه فلسطين و جنبش‌هاي پيرامون آن با بي مهري‌ها و دهن كجي‌هاي دول غربي و استعمارگران بين المللي همراه بود و در اين راستا با تشكيل سمينارها و جلسات بيشماري در صدد كوچك شمردن اين جنبش‌ها و حوادث پيرامون آن در مقابله با رژيم غاصب صهيونيستي هستند، سوالي كماكان ذهن پژوهشگران اين حوزه از علم سياست را به چالش مي‌كشاند كه آيا با رژيمي كه در طول تاريخ از هويت معتبري برخوردار نبوده و با زور سرنيزه و غصب و مصادره اموال مسلمين و مستضعفين مردم و ملت مظلوم منطقه فلسطين، در سياست جهاني قدرت خود را به نمايش گذاشته است، هرگونه ارتباط و رابطه از قبيل اقتصادي، فرهنگي، سياسي و.. از اعتبار و جواز برخوردار است يا خير هيچگونه مشروعيتي نداشته و بايستي جلوي عادي سازي اين روابط گرفته شود؛ در نوشتار پيش رو با استفاده از منابع وحياني نظير قرآن و حديث و سخن برخي انديشمندان و سردمداران جهاني بحث كرده‌ايم كه علي رغم آنكه آئين اسلام به دنبال ارتقاء و تقويت روابط انساني سالم بين مِلَل و نِحَل مختلف بوده اما به هيچ عنوان ظلم، تعدي و تجاوز هرگونه متجاوز و غاصب علي الخصوص اهل يهودي كه به دنبال جنبش صهيونيسم باشند را نخواهد پذيرفت و بايستي با آنان برخوردي قاطع و جدي داشت زيرا كه مطابق حديث نبوي9 مشهور: الاسلامُ يَعلُو و لا يُعلي عليه؛ اسلام برتر است و هرگز زير بار ستم و دستور ديگران نخواهد رفت.