اهميت اخلاق و ارتباط آن با تعليم

جامعه اخلاق مدار يك رؤياي تاريخي براي بشريت محسوب مي‌شود. اگر رسالت آموزش و پرورش « انسان سازي » باشد، تربيت اخلاقي بايد ريشه در تار و پود و همه عناصر و اجزاي آن داشته باشد. همه اديان الهي و انبياء (ع) آمده اند تا بشر را پرورش دهند ولي هنوز بشر فضيلت هاي اخلاقي را در وجود خود بكارگيري نكرده است. آموزش و تربيت انسان ضامن صلح جهاني است. آنان كه به نيروي حكمت تربيت شده اند، خود را از همه مفاسد و آلودگي‌هاي دروني پاك مي‌كنند تا نور عقل را بر آتش نفس اماره حاكم كنند. آنان پس ازخودسازي به دگر سازي و هدايت و ارشاد جامعه مي پردازند. دنياي امروز بيش از هر زمان ديگر محتاج معنويت و اخلاق است. انحطاط اخلاقي در نابسامان كردن جوامع نقش بسيار مهمي دارد. اهداف اخلاقي بخش مهمي از مجموعه اهداف تعليم و تربيت ما را تشكيل مي دهد، به گونه اي كه در سند تحول بنيادين، يكي از ساحت‌ها شش‌گانه آن، حوزه اعتقادي، عبادي و اخلاقي است. در اين مقاله با استفاده از روش توصيفي – تحليلي و گردآوري داده ها از طريق منابع كتابخانه اي، به جوانب و زواياي مختلف اخلاق و تربيت اخلاقي پرداخته شده است.