شماره ركورد كنفرانس :
5449
عنوان مقاله :
مدلسازي عددي امحاء و گازسازي ضايعات پلاستيكي غيرقابلبازيافت پلياتيلن و پليپروپيلن و آناليز ارزش گاز سنتزي حاصله
عنوان به زبان ديگر :
Numerical modeling of destruction and gasification of non-recyclable Polyethylene and polypropylene plastic waste and evaluation of the value of the resulting synthetic gas
پديدآورندگان :
اميراحمدي حسن hassanamirahmadi01@gmail.com واحد علوم و تحقيقات، دانشگاه آزاد اسلامي، تهران، ايران , نوبختي محمدحسن واحد علوم و تحقيقات، دانشگاه آزاد اسلامي، تهران، ايران , صالحي وزيري شيوا واحد علوم و تحقيقات، دانشگاه آزاد اسلامي، تهران، ايران
كليدواژه :
گازساز , مدلسازي , ارزش حرارتي , محيطزيست , اسپنپلاس
عنوان كنفرانس :
سومين كنفرانس ملي مديريت سبز پسماند
چكيده فارسي :
نتيجه رهاسازي پسماندهاي پلاستيكي در طبيعت كه حدود 300 تا 1000 سال تجزيه آنها طول ميكشد، ميتواند منجر به نابودي محيطزيست گردد. يكي از روشهاي امحاء و معدومسازي اين پسماندها، فرآيند گازسازي است، كه از اوايل قرن بيست و يكم ميلادي به منظور تبديل ضايعات به گازسنتزي با ارزش حرارتي مناسب مورد توجه علاقهمندان به مطالعات تبديل انرژي و محيطزيست قرار گرفته است. در تحقيق حاضر، مطالعه مدلسازي مبتني بر ترموديناميك تعادلي به منظور امحاء و گازسازي ضايعات غيرقابلبازيافت پلياتيلن و پليپروپيلن با استفاده از نرمافزار شبيهساز اسپنپلاس صورت گرفت.4 زير فرآيند اصلي گازسازي يعنيخشككردن، پيروليز، احتراق جزيي و احياء به ترتيب از ماژولهاي R-Yield و ماژول R-Gibbs استفاده شد، و در ﻧﻬﺎﯾﺖ ﺑﻠﻮك احتراق و احياء از ﻧﻮع SSPLIT اﻧﺘﺨﺎب ﺷﺪ. اساس فرآيندهاي شيميايي در هر بالك بر مبناي كمينهسازي انرژي گيبس بود. اين مدلسازي فرآيند گازسازي در راكتور بستر ثابت در نسبت همارزي 4/0 و در بازه دمايي 800 تا ℃2000 بررسي شد. مدلسازي فرآيند گازسازي با عامل گازسازي هوا صورت گرفت و مشاهده شد، درصدحجمي گاز H2 تشكيلشده در دماي از 800 تا ℃2000 از 1/5 به 9/11% افزايش مييابد. همچنين به طور مشابه براي CO نيز اين مقدار حجمي از 8/15 به 8/24% حجمي تغيير كرد. ارزش حرارتي بالا (HHV) گاز سنتزي نيز با افزايش دما از مقدار243/3 تا MJ/kg 684/5 تغيير ميكند. همچنين معلوم شد، نقطه بهينه عملكردي راكتور دماي ℃1700 ميباشد؛ كه در اين دما بازده گاز سرد (CGE) گاز سنتزي 42درصد است. نتايج حاصل از اين مدلسازي تطابق قابل قبولي با مطالعات تجربي پيشين دارد.