شماره ركورد كنفرانس :
5450
عنوان مقاله :
فرآيندنگاشت رهيافت يادگيري كارآفرينانه تجربي توسعه كسبوكارهاي دانشجويي؛ توانمندسازي اقتصادي – اجتماعي دانشجويان در مسير الگوي اسلامي ايراني پيشرفت
پديدآورندگان :
شريفزاده محمدشريف sharifsharifzadeh@gmail.com دانشگاه علوم كشاورزي و منابع طبيعي گرگان , عبداللهزاده غلامحسين دانشگاه علوم كشاورزي و منابع طبيعي گرگان , رجبيان غريب فاطمه دانشگاه علوم كشاورزي و منابع طبيعي خوزستان
كليدواژه :
يادگيري تجربي , كسب و كارآفريني دانشجويي , اقتصاد دانشجويي
عنوان كنفرانس :
دوازدهمين همايش ملي الگوي اسلامي ايراني پيشرفت گفتمان عمومي، مسئوليت ملي
چكيده فارسي :
تحقق الگوي اسلامي ايراني پيشرفت مستلزم پرورش سرمايه انساني توانمند متناسب با مختصات و مقتضيات اين الگو است. اين مهم، نيازمند بهبود فرآيند ياددهي- يادگيري در آموزش عالي، با رويكرد مهياسازي دانشجويان براي ورود به بازار كار و عرصه زندگي اجتماعي است. تاكنون رهيافتهاي مختلفي براي بهبود يادگيري دانشجويان و اشتغالپذيري دانشآموختگان مطرح شده است. آسيبشناسي اين رهيافتها نشان ميدهد ناهمزماني تحصيل و تجربه اشتغال واقعي در قالب طرحهايي همانند كارورزي، كارآموزي، مهارتآموزي در محيط كار واقعي و نظاير آن، موجب شده است دستاورد مورد انتظار كه توانمندسازي دانشجويان در قامت نيروي انساني خود راهبر است، به طور كامل محقق نشود. همچنين، عدم اهتمام به شرايط اقتصادي دانشجويان، موجب شده است آنها در دوره تحصيل از كسب درآمد به منظور تأمين هزينههاي فعاليتهاي آموزشي، فناوري و كسب و كار محروم شده و تبديل به يك قشر اجتماعي مصرفكننده و وابسته شوند كه نتيجه آن عدم مشاركت جدي در امور اقتصادي و اجتماعي جامعه، انفعال و جاافتادگي اجتماعي از زيست اجتماعي واقعي بوده است؛ بنابراين، تدبير سازوكاري براي تقويت اقتصاد دانشجويي بهعنوان بخشي از اقتصاد ملي كه ظرفيت دانشبنياني و نوآوري را دارد و ميتواند موجب يادگيري تجربي حين تحصيل باشد، ضروري ميشود. اين مقاله در پي آن است با رويكرد روششناسانه كيفي ابتدا به شيوه گروه كانوني سريالي به نگاشت فرآيند سازوكار كسبوكارهاي دانشجويي بپردازد. در اين تحقيق از مصاحبه نيمه ساختاريافته براي گردآوري دادههاي كيفي ميداني بهره گرفته شد. گروه هدف مورد مطالعه در تحقيق حاضر شامل دستاندركاران توسعه كسب و كارهاي دانشجويي در دانشگاه علوم كشاورزي و منابع طبيعي گرگان بود. براي انتخاب مصاحبهشوندگان به عنوان مطلعان كليدي به شيوه هدفمند، از فنون نمونهگيري بارز در مرحله اول (مصاحبه با افراد با تجربه و شناخته شده) و گلوله برفي در مرحله دوم (مصاحبه با دستاندركاران معرفي شده از سوي گروه اول) بهره گرفته شد. اندازه نمونه و فرآيند گردآوري اطلاعات تا سطح اشباع نظري يا آستانه سودمندي اطلاعات در دسترس ادامه يافت و در مجموع، با 22 نفر مصاحبه انجام گرفت. تحليل دادهها به شيوه تحليل محتواي كيفي صورت گرفت. يافتهها با رويكرد گزارههاي مفهومي شامل فرآيند و استلزامات رهيافت يادگيري كارآفرينانه تجربي توسعه كسب و كارهاي دانشجويي ارائه شد.