تبيين هويتي – معنايي مذاكره غير مستقيم ايران با امريكا (‌استفاده از بازيگران ميانجي)

يكي از ويژگي‌‌‌‌‌‌‌هاي سياست خارجي ايران رويكرد مذاكره غير مستقيم با امريكا براي حل‌ و فصل تعارضات با ايالات متحده آمريكا مي‌باشد. ضرورت اتخاذ اين رويكرد يا استفاده از بازيگر ميانجي، نائل شدن به سازش و صلح ميان بازيگراني است كه باهم دچار اختلاف و نزاع هستند. وجود بازيگراني ميانجي مثل عمان، قطر، عراق، چين، امارات و...نشان دهنده اختلافات و ستيزهايي در عرصه سياست خارجي ايران با كشورهاي ديگر است و ايران با استفاده از اين بازيگران درصدد كاهش اختلافات و برقرار رابطه مسالمت آميز با كشورهاي منطقه خاورميانه و عرصه جهاني به خصوص با امريكا مي‌باشد. در اين مقاله تلاش مي‌شود ميانجي گري كنشگران مختلف براي حل و فصل اختلافات ايران با آمريكا مورد بررسي قرار گيرد. بنابراين سوال اين مقاله عبارتست از: چه عواملي باعث شده است كه ايران از مذاكره غير مستقيم براي حل و فصل اختلافات با امريكا استفاده نمايد؟ استفاده از ميانجي چه پيامدهايي براي ايران دارد؟ فرضيه اين پژوهش كه تلاش مي‌شود با استفاده از روش پژوهش تحليلي و تبييني و با تاكيد بر مفهوم «هويت» اثبات شود عبارتست از: امريكا به عنوان يك «دگر» و «خصم» هويتي و معنايي در سياست خارجي ايران تبديل شده است و جمهوري اسلامي خود را به عنوان رهبر و پرچم دار جبهه مقاومت در منطقه و جهان عليه نظام سلطه به رهبري امريكا تعريف كرده است بنابراين مذاكره مستقيم و حل و فصل تمامي اختلافات با امريكا باعث مي‌شود اين جايگاه در نزد حاميان و هواداران در سطوح ملي، منطقه و جهاني شكننده و متزلزل شود. پيامدهايي وجود بازيگر ميانجي، كاهش منافع ملي ايران و افزايش اعتبار براي ميانجي گران خواهد بود.

Iran s foreign policy towards the United States is focus on the approach of indirect negotiations with the United States to resolve conflicts between the two countries. The necessity of adopting this approach is to achieve compromise and peace between the actors who are in conflict with each other. The presence of mediating actors such as Oman, Qatar, Iraq, China, the United Arab Emirates, etc. indicates the existence of disputes in the field of foreign policy of Iran with other actors. By using these actors, Iran is trying to reduce these disputes in order to establish a peaceful relationship with the countries of the Middle East region and the world arena, especially with America. In this article, an attempt is made to investigate the mediation of different actors to resolve the differences between Iran and the United States. Therefore, the question of this article is: What factors have caused Iran to use indirect negotiations to resolve disputes with America? The hypothesis of this research, which is tried to be proven by using the analytical and explanatory research method and emphasizing the concept of identity , is: America has become an other and an enemy of identity and meaning in Iran s foreign policy. The Islamic Republic has defined itself as the leader of the axis of resistance in the region and the world against the domination system led by America. Therefore, direct negotiation and dispute resolution with America will make this position among supporters at the national, regional and global levels fragile. The consequences of the presence of a mediator actor will be the reduction of Iran s national interests and the increase of prestige for the mediator.