شماره ركورد كنفرانس :
5464
عنوان مقاله :
علوم اجتماعي اديان و آينده مطالعات دين:برخي ملاحظات روشي و نظري
پديدآورندگان :
نجاتي حسيني (خراساني) سيدمحمود پژوهشگر مطالعات علم و دين / عضو شوراي گروه علوم اجتماعي - خانه انديشمندان علوم انساني
كليدواژه :
علوم اجتماعي اديان , علم دين , مطالعات دين , فرهنگ مدرنيته , جهاني شدن , رسانه اي شدن.
عنوان كنفرانس :
نخستين همايش ملي روشهاي پژوهش در علوم انساني و اجتماعي رويكردهاي نوپديد و چالش هاي پيش رو
چكيده فارسي :
مطالعات علم ودين، هم چنان مهم ترين جريان انديشگي در جهان مدرنيتهاند. با پيوستن علوم اجتماعي به اين جريان، روال و روندانديشگي در علم و به ويژه دين، ويژگي اجتماعي فرهنگي مطالعات دين تقويت شده است. لذا اكنون در پرتوي علوم اجتماعي اديان، ما شناخت بهتر، دقيق تر و مناسبتري از ماهيت تكوين تاريخي دين، مكانيزم اجتماعي دين ورزي، فرايندهاي توسعه فرهنگي دين گرايي و سكولارگرايي و نهاتيا منحني سينوسي امر اجتماعي ديني/امرديني اجتماعي دربافتارتاريخ و جامعه وفرهنگ مدرن داريم. دراين راستا و با وجود حجم قابل توجهي ازادبيات تخصصي در علوم اجتماعي اديان [:تاريخ اديان، باستان شناسي دين، جغرافياي تاريخي فرهنگي اديان، انسان شناسي و قوم شناسي دين،روان شناسي اجتماعي دين، سياست دين، حقوق ديني، مطالعات فرهنگي دين روزمره و جامعه شناسي دين] اما همچنان دو مساله مهم كه از جنس شناخت شناسي و علم شناسي فلسفي اند؛ شايسته توجه و محل بحث است: يكي: چيستي و چگونگي تعامل تئوريك و متديك در موضع درون گفتماني علوم اجتماعي اديان، ميان دانشهاي تشكيل دهنده اين علوم؛ و دو ديگر: چيستي و چگونگي تعامل تئوريك و متديك ازموضع برون گفتماني علوم اجتماعي اديان،ميان اين علوم با فلسفه-الاهيات-علم[:الاهيات فلسفي اجتماعي، الاهيات فلسفي سياسي، الاهيات فلسفي فرهنگي، الاهيات چند فرهنگي و بينا فرهنگي، فلسفه اجتماعي دين، فلسفه سياسي دين، زيست شناسي اجتماعي فرهنگي دين]. ازاين لحاظ پرسش مقاله اينست: «يك علوم اجتماعي اديان نوشده و متحول شده و روزآمد شده و پويا و برخودار از توان معرفتي فكري و فرهنگي اجتماعي داراي چه مواضع روشي و نظري بايد باشد؟. و نيز: تعاملات درون گفتماني و برون گفتماني دراين علوم در متن مطالعات دين و علم دين چگونه بايد صورت گيرد؟». ايده مقاله براي فراهم نمودن يك چهارچوب تحليلي مناسب مرتبط جهت پاسخ دادن به اين پرسش اينست كه: «ما به يك برنامه پژوهشي تلفيقي چند دانشي و چند روشي و چند نظريهاي و چند موضعي و دو گفتماني براي علوم اجتماعي اديان نياز داريم». پيگيري اين ايده نيز با استفاده از روش مطالعه متني انجام مي شود.