تحليل اقتصادي مسئوليت مدني ناشي از عيب توليد

كشور ما به استقبال صنعتی شدن می رود و دراین كاروان پرتحرك یكی از چالش برانگیزترین موضوعات، بحث پیرامون مسئله مسئولیت مدنی ناشی از عیب تولید و حمایت از حقوق مصرف كنندگان است. در واقع هر روز مصرف كالاهاو خدمات صنعتی نوینی در شمار ضرورت های زندگی اجتماعی قرار می گیرد، این در حالیست كه كالاها و خدمات مزبور در همان حال كه فوایدی برای خریداران و مصرف كنندگان دارند، زیان هایی نیز به بار می آورند كه مسئولیت مدنی ناشی از عیب تولید به این مهم می پردازد. از سوی دیگر تغییر در ساختار حقوقی مسئولیت مدنی ناشی از عیب تولید سبب بازتاب های گوناگون اقتصادی می گردد، تحولی كه نباید از آن غافل ماند و فواید و زیان های همراه با تحول حقوقی و اقتصادی را نادیده گرفت. لذا در این پژوهش در تحلیل اقتصادی مسئولیت مدنی ناشی از عیب تولید با این پرسش های اساسی مواجه خواهیم شد كه كدامیك ازتئوری های مسئولیت كارآمدتر است؟ و آیا نگرش اقتصادی به مسئولیت مدنی ناشی از عیب تولید مفید و قابل توجیه است؟ پس از تدقیق در موضوع می توان اظهار نظر كرد كه تعیین تئوری مسئولیت كارآمد در تحلیل اقتصادی مسئولیت مدنی ناشی از عیب تولید، بر حسب اهمیت كنترل رفتار هر یك از تولید كننده و زیاندیده بسته به شرایط اقتصادی جامعه متفاوت است. لیكن با عنایت به آنكه در اكثر موارد كنترل رفتار تولید كننده، پراهمیت تر از رفتار زیاندیده است، تئوری مسئولیت محض با دفاع تقصیر مشاركتی نسبت به تئوری تقصیر كارآمدتر است.