شماره ركورد كنفرانس :
176
عنوان مقاله :
مقايسه ميان ديدگاه علامه طباطبائي و امام خميني در باب كمال انسان
پديدآورندگان :
شميراني مهر نفيسه نويسنده كارشناسي ارشد فلسفه اسلامي
تعداد صفحه :
10
كليدواژه :
انسان , حكمت , ملكات نفساني , كمال , وحدت نظر
سال انتشار :
1396
عنوان كنفرانس :
چهارمين كنفرانس جهاني و اولين كنفرانس ملي پژوهش هاي نوين ايران و جهان در: روانشناسي، علوم تربيتي، حقوق رو علوم اجتماعي
زبان مدرك :
فارسی
چكيده فارسي :
از مسائل مهمی كه در انسان شناسی و جهان شناسی از لحاظ فردی، اجتماعی، عرفانی و غیره اهمیت دارد، بحث كمال انسان است علامه طباطبایی آنچه را كه در مكاتب فلسفه اسلامی در خصوصی بحث كمال انسان آورده تد را نظریه تمامی نمی دانند، چرا كه ایشان بر این مساله باوردارند كه ایمان از سنخ علم نمی باشد، بلكه ایمان را از سنخ اراده می دانند و دلیلی را كه بر اثبات این ادعا بیان می فرمایند با توجه به این مطلب است كه علامه علم را امری اضطراری و ایمان را امری اختیاری می دانند. روشن است كه نظریه كمال انسان علامه كه با توجه به اصل " وحدت نظر و عمل" است مبتنی بر" اصالت واقعیت" می پا شد و همان طور كه در" برهان صدیقین" خود بیان می فرمایند:"ما هر آنچه را در پی تكذیب و انكار آن می باشیم، اما این " اصل واقعیت" است كه غیر قابل انكار و تردید است." و من جمله آن واقعیات غیر قابل انكاری كه به واسطه اصل واقعیت، واقعیت دار می شوند، "اعمال انسان" است كه همگی واقعیت دارند. یعنی این عمل مبتنی بر شریعت می باشد كه اصل است برای وصول به مقصود نه لاهمیت دادن به صرف نظر و شناخت شریع.ت . امام خمینی رحمه الله علیه همانند علامه طباطبایی رحمه الله علیه ایمان را از سنخ علم و نظر نمی دانند، بلكه ایمان را از سنخ عمل می دانند چرا كه می فرمایند:"آگر ایمان از سنخ علم باشد باید ایمان شیطان برترین ایمانها باشد زیرا او به مبداء و معاد یقین داشت امام صداق آیه شریفه "كان من الكافرین" شد." و امام اذعان دارند كه هم در عقل نظری و هم در عقل عملی، عمل ضروری و لازم است، ایشان معتقدند كمال انسان به عقل عملی او لست نه به عقل نظری، عقل نظری همان ارجاع كاشرت به وحدت عقل عملی، در عمل و خارج است، به همین خاطر می شود كه انسان یقین و برهان داشته باشد به امری حقیقی و واقعی لكن در مرتبه كفر و شركب غوطه ور شود. اما نكته مهم اینجاست كه امام سخن از عقل نظری و عقل عملی می فرمایند، چرا كه عمل و انجام وظایف شرعیه را مقدمه ای برای قوت شناخت و علمپپمپ می دانند. از این رو امام اصل" حكمت و حریت " را مطرح می فرمایند كه "حكمت" همان علم رساندن به نظام احسن وجود لست نه به ملاهیات و مفلاهیم و حدود و "بحریت " همان عمل به دستورات شرعیه است. در نتیجه اصالت را از آن وجود می دانند و ماهیت را شامل امور اعتباری می شمرند كه متعلق علم قرار نخواهد گرفت. از این رو امام خمینی رحمه الله علیه كمال انسان را برای كسی می دانند كه با بهره جستن ازعمل، عقل را قوت و قدرت می دهد در نتیجه به "ولایت " و "توحید خالص" دست می یابد و هردو بزرگوار مصداق بارز این مرتبه، ائمه هدی علیهم السلام و انبیاء و او صیاء و اولیاء الله البته با مراتب متفاوت هستند . در نتیجه علامه دارای مبانی فلسفی متفاوت و مدونی می باشند و امام در آثار خود مبانی فلسفی ملا صدر را بیان فرموده اند و هردو فیلسوف بزرگوار در نظریه كمال انسان خود ایمان را از سنخ عمل دانسته، در نتیجه در نظریه ایشان عمل دارای لاهمیت ویژه ی است با این تفاوت علامه عمل را جاودانه می دانند و امام عمل را مقدمه ای برای نظر مطرح می فرمایند در نتیجه این ملكات نفسانی می باشند كه جاودانه هستند . البته امام همچون علامه داراي مبانی فلسفی مدوّنی نمی باشند و مبانی ايشان متأثر از مبانی فلسفی ملاصدرا است
شماره مدرك كنفرانس :
4490695
سال انتشار :
1396
از صفحه :
1
تا صفحه :
10
سال انتشار :
1396
لينک به اين مدرک :
بازگشت