توسعه بازار گرايي آموزش عالي: محدوديت ها و فرصت ها در بازار آموزش عالي ايران

Developing market orientation in higher education: constraints and opportunities in Iranian higher education

هدف پژوهش حاضر بررسي محدوديت ها و فرصت هاي توسعه بازارگرايي در آموزش عالي در ايران بود. بدين منظور، از روش تحقيق آميخته كيفي و كمي استفاده شد. نمونه‌اي هدفمند متشكل از 10 نفر متخصصان آموزش عالي، بازاريابي و روئساي موسسات آموزش عالي غيردولتي به عنوان مطلعين كليدي انتخاب شدند. پس از پياده سازي مصاحبه ها جهت تجزيه و تحليل داده‌ها از كدگذاري باز، محوري و انتخابي استفاده گرديد. به منظور اعتباريابي مولفه ها و بر مبناي يافته‌هاي حاصل از مرحله پژوهش كيفي، پرسشنامه اوليه طراحي شد و پس از تأييد پايايي و روايي آن؛ بر روي نمونه­اي متشكل از 120 نفر از روئساي موسسات آموزش عالي غير دولتي اجرا شد. اعتباريابي كمّي مولفه ها به روش تحليل عاملي تأييدي با استفاده از نرم افزار PLS صورت پذيرفت و نهايتا هم با استفاده از آزمون فريدمن مولفه ها رتبه بندي شدند. نتايج نشان مي دهد محدوديت هاي بازارگرايي آموزش عالي به ترتيب رتبه شامل محدوديت هاي اقتصادي، نهادي، مديريتي، آموزشي، سياسي و فرهنگي و اجتماعي و فرصت ها به ترتيب شامل كارايي دروني، اقتصادي، آموزشي

The present paper aims to examine developing market orientation constraints and opportunities in Iranian higher education. In doing so, mix method was applied. A purposive sample of 10 informants consisting of higher education and marketing experts and deans was selected. After the implementation of interviews, to analyze data, open, axial, and selective coding system was applied. The initial questionnaire was designed, in order to validate components and Based on the findings of qualitative research phase. After verifying the reliability and validity, was conducted on the sample of 120 non-governmental deans of higher education institutions. A quantitative validation component was performed using the software PLS by factor analysis. an‎d eventually, components were ranked using the Friedman test. Results show higher education market orientation constraints in order include economic constraints, institutional, administrative, educational, political, cultural and social; and Opportunities in order include internal efficiency, economic, educational and public.