كليدواژه :
توانمندسازي , سازه ميانرشتهاي , بهرهوري منابع انساني , رفاه انسان , اشتراك قدرت
چكيده فارسي :
برساخت يا سازه توانمندسازي بهمعناي «قدرت دادن» و «تواناسازي» بارها در رشتههاي مختلف بهعنوان يك سازه ميانرشتهاي بررسي شده است. معناي اين سازه در ابتداي رخداد تحول در دو رشته دينشناسي و جامعهشناسي به سهمبندي يا بهاشتراكگذاري قدرت مربوط ميشد. در سالهاي بعد كه سازه توانمندسازي در رشتههاي آموزش و پرورش، روانشناسي، و مددكاري اجتماعي مطرح شد، هدف غايي از طرح آن، افزايش رفاه انسان بود و در حوزه مديريت، به پيوند توانمندسازي با بهرهوري توجه شد. هدف اين مقاله، واكاوي تطور سازه توانمندسازي بين رشتههاي حوزه علوم تجربي، انساني، و اجتماعي در ايران است؛ بنابراين، با استفاده از روش پژوهش كيفي تحليل محتوا، دادههاي موردنياز از 250 مقاله در سامانه مجلههاي علمي كشور در رشتههاي مختلف جمعآوري و با استفاده از نرمافزار اسپياساس23 و تكنيكهاي آماري كروسكال واليس، تحليل خوشهاي و كايدو تحليل شد. نتايج بهدستآمده نشان ميدهد كه اين سازه در رشتههاي مديريت بيشتر بر ارتقاي بهرهوري نيروي انساني، و در رشتههاي ديگر، بر ارتقاي رفاه انسان و سهمبندي قدرت متمركز بوده است. علاوهبر اين، در ايران سعي شده است، مقوله تعالي انسان با رويكرد اسلامي ايراني الگوسازي شود. پيشنهاد ميشود براي درك درست سازه توانمندسازي و طراحي الگوي جامع، با نگاه ميانرشتهاي به رويكرد روانشناختي يا رويكرد ساختاري و يا تركيبي از آنها توجه شود.