عنوان مقاله :
از آزادي متافيزيكي تا آزادي وجودي
عنوان به زبان ديگر :
From Mataphysical Freedom to Existential Freedom
پديد آورندگان :
علوي، فخرالسادات دانشگاه ميبد - دانشكده الهيات - گروه فلسفه و حكمت اسلامي، ميبد، ايران
كليدواژه :
آزادي متافيزيكي , آزادي وجودي , دترمينيسم , سوژه , دازاين
چكيده فارسي :
در اين مقاله كوشش بر آن است كه جايگاه آزادي (اختيار) در تفكر كانت بنا بر تفسير هايدگر نشان داده شود؛ اختياري كه بنا بر اين تفسير، نه اختياري متافيزيكي و متعلق به بُعد نفسالامري آدمي در مقام سوژه، بلكه اختياري وجودي و بنياد امكانپذيري وي بهعنوان دازاين (وجودي در جهان) است. چنين آزادي بنيادياي نه نيازمند اثبات و نه اساساً پذيراي هرگونه بحث نظري است؛ بلكه در عمل و در جريان بهكارگيري تصميمهاي آزادانۀ انساني است كه همنشيني وجود يكپارچۀ خود با آزادي را درمييابيم و به بيوجهي و نابهجايي تلاشهاي نظري فلاسفه براي اثبات موضوعي بينياز از اثبات و استدلال پي ميبريم؛ فعليت آزادي را بايد در درون و در نحوۀ هستيمندي خودمان بجوييم؛ نه در استدلالهاي خشك و چارچوبمند استدلاليون و اين كانت بود كه با اشارات ارزشمند خود در نقد دوم هرچند بهنحوي مبهم متفطن اين امر شد و مقدمات گشتي بزرگ را براي هايدگر فراهم كرد.
چكيده لاتين :
In this essay we try to show the place of freedom (free will) in Kant’s thought according to Heidegger’s interpretation; according to this interpretation, freedom is not a metaphysical and noumenal freedom for human as Subject but an existential one that makes him possible as a Dasein (being- in- world). Such a fundamental freedom is not provable and cannot be treated by any theoretical speculation, rather we encounter it in our actions and in the process of making free decisions, finding philosopher’s theoretical attempts to prove it in vain. The actuality of freedom must be searched in ourselves and in our own state of being, not in a lifeless and systematic arguments of philosopher’s; and it is Kant that discovers this point implicitly in his second Critic (The Critique of Practical reason) causing a great turn for Heidegger's thought.