مطالعه تطبيقي نقش جنسيت در سياست از منظر فمينيسم و اسلام

Comparative Studies of the Gender’s role in The Politics from Feminism and Islam Perspectives

طرح نظريه فمينيستي روابط بين الملل در قرن 19،ساختار روابط بين الملل و دولت به عنوان واحد اصلي نظام بين الملل و عالي ترين تجلي قدرت را مورد نقد جدي قرار داده و با مردانه قلمداد كردن اين ساختار،خواهان تحول در آن شدند كه فمينيسم ليبرال با لزوم مشاركت حداكثري زنان در صحنه نظام بين الملل و فمينيسم راديكال با مورد هجمه قرار دادن ساختارهاي موجود بين المللي در پي تبيين نقش جنسيت زن در سياست برآمدند.به طور كلي،طيف هاي فمينيسم با نگاه تك جنسي،به دنبال تمركززدايي از ساختار قدرت مردانه و يا نابودي نظام كنوني هستند.در حالي كه اسلام با تكيه بر ويژگي هاي ذاتي زن و مرد،نظريه خود را بيان داشته كه تفاوت هاي ماهوي با فمينيسم دارد.در اين مقاله تلاش مي شود نظريه فمينيستي روابط بين الملل و نظريه اسلام پيرامون نقش جنيست زن در نظام بين الملل و سياست تبيين و مقايسه شود.در نتيجه اين بررسي مشخص خواهد شد اسلام با تكيه بر ماهيت انساني برابر زن و مرد و تفاوت هاي زيست شناختي آن ها قائل به عدالت جنسيتي بوده و بدون قضاوت مردانه يا زنانه از نظام بين الملل و با توجه به شرايط جامعه و لزوم حفظ صيانت و عفت زن هيج مانعي براي حضور زن در عرصه روابط بين الملل نمي بيند.