عنوان مقاله :
بررسي توليد معنا در نظام گفتماني روايي رمان " و اگر حقيقت داشت" اثر مارك لوي بر اساس الگوي مطالعاتي گرماس
پديد آورندگان :
عباسي،علي دانشگاه شهيد بهشتي , مرادي،ميترا دانشگاه شهيد بهشتي
كليدواژه :
گرماس , نظام گفتماني , كنش , معنا , شوش
چكيده فارسي :
آلژيرداس ژولين گرماس، معناشناس فرانسوي، در حوزه نشانه معناشناسي نوين تلاشهاي فراواني را در جهت ارائه الگويي منسجم به منظور مطالعه روايت به كار بسته است. به زعم وي آنچه در شناخت متون ادبي اهميت دارد، تحليل مكانيكي اثرادبي نيست؛ بلكه بايد به بررسي سير توليد متن تا انتقال و دريافت معنا بپردازيم. يعني بايد نظامهاي ي گفتماني متن را كه شامل سه گونه هوشمند، احساسي و رخدادي ميشوند مورد مطالعه قرار دهيم. دراين بررسي برآنيم تا بر اساس الگوي مطالعاتي گرماس با تحليل نشانه معناشناسي رمان "و اگر حقيقت داشت" نوشته مارك لوي، رمان نويس معاصر فرانسوي، به بررسي نحوه توليد معنا در نظامهاي ي گفتماني روايي حاكم بر آن پرداخته و به اين سوال پاسخ دهيم كه: چگونه كنش، شوش و جريانات نامنتظر باعث شكلگيري گفتمان در رمان "و اگر حقيقت داشت" شده و انواع نظام هاي هوشمند، احساسي و رخدادي را ايجاد كردهاند. اين رمان را به سبب منطق روايي حاكم بر آن ميتوان از ديدگاه نظامهاي گفتماني هوشمند،احساسي و رخدادي مورد تحليل قرار داد.
عنوان نشريه :
نقد زبان و ادبيات خارجي
عنوان نشريه :
نقد زبان و ادبيات خارجي