شماره ركورد :
1032383
عنوان مقاله :
ادبيات، زبان و سؤال از بودن
عنوان به زبان ديگر :
Literature, Language and the Question of Being
پديد آورندگان :
مرادي، حسين دانشگاه ازاد واحد آشتيان
تعداد صفحه :
22
از صفحه :
9
تا صفحه :
30
كليدواژه :
زبان , فاصله , خنثي , بودن , نتيجه محور نبودن
چكيده فارسي :
زبان قادر نيست دانشي ازچيزهاي خارج از وجود انسان را به ما بدهد، فقط مي تواند روابط آنها را و نيز خود آنها را بشناسد. طبق نظر موريس بلانشاو منتقد، نويسنده و نظريه پرداز ادبي فرانسوي، زبان به جاي نشان دادن كي شيء آن را مالك م يشود و درنهايت آن شيء به زبان تبديل مي شود. زبان شيء را از بين م يبرد. بلانشاو اين را ناميدن مي داند و ناميدن به نوعي تحميل كردن است. اما زبان در نظر بلانشاو نيرويي خلاق دارد. زبان با اين نيرو فاصل هاي بين معناي كي گفتار و خودِ گفتار ايجاد ميك‌ند تا اينكه زبان به فضايي تبديل شود كه ديگر چيزي را نشان نمي دهد بلكه اجازه م يدهد همه چيز همانگونه كه هستند خود را نشان دهند. در اين مفهوم، زبان يا نوشتن معناي پذيرفته شده براي هر چيز را از ميان بر مي دارد. علاوه بر اين، عمل از ميان برداشتن «برون » هر چيز را مورد سؤال قرار مي دهد و وضعيت بودن را با نام «نتيجه محور نبودن worklessness( » ( بيان ميك‌ند.اين فضايِ «نتيجه محور نبودن » فضاي خنثي است كه بودنِ هر چيز را نشان ميدهد، بدين معنا كه بودن هيچگاه فرم كاملي به خود نمي گيرد. زيرا چيزي به نام ديگري كه هميشه ناشناخته است در خارج از بودنِ هر چيزي در حال كنش و واكنش با آن چيز است. در اين فضا رابط هي ناهمگن و خلاق بودن با هم امكان پذير مي شود. دراين نوع ارتباط اجزاي تش يكل دهنده هر چيزي از هم فاصله مي گيرند و آن چيز به كي هويت بسته و محدود نمي رسد.بر اساس اين نوع ارتباط ، بودن يعني ارتباط بين اجزاء
سال انتشار :
1391
عنوان نشريه :
تفسير و تحليل متون زبان و ادبيات فارسي (دهخدا)
فايل PDF :
7547305
عنوان نشريه :
تفسير و تحليل متون زبان و ادبيات فارسي (دهخدا)
لينک به اين مدرک :
بازگشت