مقايسه تاثير آموزش مبتني بر فاوا با آموزش سنتي بر اشتياق تحصيلي دانش آموزان

پژوهش حاضر به منظور مقايسه آموزش مبتني بر فاوا با آموزش سنتي بر اشتياق تحصيلي دانش آموزان پايه هشتم دوره اول متوسطه شهرستان جوانرود صورت گرفته است. جامعه آماري پژوهش عبارت است از كليه دانش آموزان پايه هشتم دوره اول متوسطه شهرستان جوانرود كه در سال تحصيلي1395-96مشغول به تحصيل بودند. اين تحقيق از نوع تحقيقات كاربردي است و براي رسيدن به هدف از روش تحقيق شبه آزمايشي استفاده شده است، به منظور انتخاب نمونه آماري، از روش در دسترس استفاده شد. بدين ترتيب يكي از مدارس شهرستان جوانرود كه مجهز به امكانات لازم جهت اجراي آموزش مبتني بر فاوا بود انتخاب، و با روش تصادفي از ميان كلاسهاي پايه هشتم، دو كلاس و در هر كلاس27 نفر دانش آموز به عنوان گروههاي آزمايش و كنترل انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در اين تحقيق، پرسشنامه اشتياق تحصيلي فردريك، بلوم و پاريس مشتمل بر 15 سوال و سه خرده مقياس شناختي، رفتاري و عاطفي با طيف 5 گزينه اي ليكرت بود. ابتدا از هر دو گروه پيش آزمون گرفته شد، سپس يك نيمسال تحصيلي گروه آزمايش با روش آموزش مبتني بر فاوا و گروه كنترل با روش سنتي آموزش ديدند. پس از پايان نيمسال از هر دو گروه پس آزمون به عمل آمد. براي تجزيه و تحليل داده ها از شاخص هاي آمار توصيفي شامل ميانگين، انحراف معيار و در بخش آمار استنباطي از آزمون تحليل كوواريانس استفاده شد. اهم يافته ها نشان داد كه اشتياق تحصيلي دو گروه آزمايش و كنترل تفاوت معني داري با هم دارند(p 0.001). به عبارت بهتر مقايسه دو گروه نشان داد كه گروه تحت آموزش مبتني بر فاوا، نسبت به آموزش سنتي، براي بهبود اشتياق تحصيلي دانش آموزان