عنوان مقاله :
تحليل نشانهشناختي داستان بهرام گور با زن پاليزبان («زن پاليزبان»ِ شاهنامه در خانه «خُرهنما»يِ مرزباننامه)
پديد آورندگان :
كهريزي ، خليل دانشگاه رازي , سالميان ، غلامرضا دانشگاه رازي , جبري ، سوسن دانشگاه رازي , مبارك ، وحيد دانشگاه رازي
كليدواژه :
نشانهشناسي , اسطوره , شاهنامه , مرزباننامه
چكيده فارسي :
اسطوره گونهاي از زبان است كه ميتوان آن را نشانهشناسي كرد. در اين شيوه، ميتوان اسطوره را نظام نشانهشناسيك ثانويهاي دانست كه پس از نشانهشناسي اوليه، در مرحله دوم، معنا يا نشانه پيشين نيز نشانهشناسي ميشود و از اين طريق ميتوان به مفهوم نهفته اسطوره دست يافت. مفهوم اسطوره كه كاملاً دريافتني نيست، ممكن است از آيينها، رسوم و رفتارهاي پنهان قومي كه داستان در آن به وجود آمدهاست، نشانههايي داشته باشد. از سوي ديگر ميتوان مفهوم مبهم اسطوره را با كمك روايتهاي دگرگون هر اسطوره، ملموس كرد. با استفاده از همين شيوه كوشيدهايم ضمن تطبيق داستان «بهرام گور با زن پاليزبان» از شاهنامه با حكايت «خُرهنما با بهرام» از مرزباننامه، نشان دهيم كه اين دو داستان صورتهايي متفاوت از داستاني واحدند كه به دليل تحولات فرهنگي به دو شكل روايت شدهاند. با تحليل نشانهشناختي اين دو روايت، مشخص شد كه اين داستان ضمن برخورداري از ساختار منسجم روايي و براعت استهلال بهجا كه در اختيار مضمون كليِ «برخاستن بركت به دليل ستم پادشاه» قرار دارد، دربردارنده نكته مهمي درباره بهرام گور است كه ميتواند رهاورد تربيتِ متفاوتِ او باشد.
عنوان نشريه :
نقد و نظريه ادبي
عنوان نشريه :
نقد و نظريه ادبي