شماره ركورد :
1040862
عنوان مقاله :
نمادين بودن زبان دين از منظر تيليش و غزالي
پديد آورندگان :
توكلي پور، محمد دانشگاه پيام نور - گروه معارف اسلامي , علي زماني، اميرعباس دانشگاه تهران - دانشكدۀ الهيات و معارف اسلامي - گروه فلسفۀ دين
تعداد صفحه :
26
از صفحه :
743
تا صفحه :
768
كليدواژه :
امر ناشناختني , بازنمايي , روح معنا , معرفت‌بخشي , نماد ديني , تيليش , غزالي , دين
چكيده فارسي :
از ديدگاه پل تيليش، زبان انسان براي سخن گفتن از اعيان و وقايع عادي زندگي او مناسب است و به‌هيچ‌وجه نمي‌توان چنين زباني را براي سخن گفتن از خداي «متعالي» و «به‌كلي ديگر» به‌كار گرفت. غايت قصوا يا دلبستگي واپسين جز با زبان نمادين بيان‌شدني نيست و نمادهاي ديني تنها در موقعيت سخن از خدا و بازنمايي بنيان غايي هستي، معناي نمادين‌ دارند. محمد غزالي نيز قائل است كه معرفت به عالم علوي جز از طريق نمادهاي عالم سفلي محال خواهد بود. نمادگرايي او ناظر به كل عالم ملك و شهادت است. هر دو شخصيت بر درك شايستۀ نمادهاي ديني از طريق پيوند قلبي و علم حضوري تأكيد دارند. اما نزد تيليش اين ادراك، تنها زمينۀ مواجهۀ بهتر با خدا را فراهم مي‌كند و فاقد حيثيت واقع‌نمايي و معرفت‌بخشي است؛ در حالي‌كه غزالي نمادها را واجد چنين حيثيتي مي‌داند.
سال انتشار :
1396
عنوان نشريه :
فلسفه دين
فايل PDF :
7566604
عنوان نشريه :
فلسفه دين
لينک به اين مدرک :
بازگشت