مقايسه طرحواره هاي ناسازگار اوليه، ناگويي هيجاني و شادكامي در زنان با و بدون تعارضات زناشويي

Comparison early maladaptive schemas, alexithymia and happiness in women with marital conflicts with normal women

زمينه و هدف: تعارض زوجين موضوع اجتناب‌ناپذيري بين زوج‌هاست؛ زيرا هيچ دو فردي در علايق، احساس‌ها، انتخاب‌ها و رفتارها شبيه هم نيستند. در عين حال، تعارض زناشويي مي‌تواند به اختلال در روابط بين فردي منجر شود و زمينه‌ساز بروز مشكلاتي در خانواده باشد. هدف پژوهش حاضر تعيين تفاوت طرحواره هاي ناسازگار اوليه، ناگويي هيجاني و شادكامي در زنان با و بدون تعارضات زناشويي مراكز كميته امداد شهرستان رودسر بود. روش بررسي: پژوهش حاضر توصيفي‌تحليلي و از نوع علّي‌مقايسه‌اي بود. با استفاده از جدول كرجسي مورگان 103نفر از زنان داراي تعارض زناشويي تحت پوشش مراكز كميته امداد شهرستان رودسر در سال 1394 كه به دادگاه‌هاي خانواده اين شهرستان ارجاع شده بودند، با نمونه‌گيري در دسترس انتخاب و با 103 نفر از زنان بدون تعارض زناشويي مقايسه شدند. ابزار گردآوري داده‌ها شامل پرسش‌نامه تعارض زناشويي ثنايي، پرسش‌نامه مقياس آلكسي‌تيميا تورنتو ، پرسش‌نامه مقياس شادكامي پرسش‌نامه طرحواره هاي ناسازگار اوليه بود. داده‌ها با استفاده از آزمون‌هاي لوين، ام‌باكس و تحليل واريانس چندمتغيره و نرم‌افزار SPSS نسخه 18 تحليل شدند. يافته ها: نتايج نشان داد بين دو گروه در متغيرهاي ناگويي هيجاني، شادكامي و طرحواره‌هاي ناسازگار تفاوت وجود دارد (0/01>P). نتيجه گيري: با توجه به نتايج پژوهش و وجود تفاوت بين گروه‌هاي مورد مقايسه، از عواملي كه مي‌تواند تعارض زناشويي را در زوجين كاهش دهد، شادكامي است. همچنين با توجه به تفاوت گروه‌هاي مطالعه در متغيرهاي ناگويي هيجاني و طرحواره‌هاي ناسازگار، مي‌توان با آگاهي‌دادن به زوج ها براي اقدام به كاهش اين متغيرها، موجبات كاهش تعارضات زناشويي را فراهم كرد.

Background and Aims Couple conflict is an inevitable event, because no two people are similar in interests, feelings, choices and behaviors. At the same time, marital conflict can interfere with interpersonal relationships and cause family problems. The main goal of the present study was to determine the difference between the early maladaptive schemas and emotional collapse and happiness in women with marital conflicts and women without conflict in Rudsar City, Iran. Methods The present study was an analytical descriptive comparative study. Using Krejci Morgan‘s Table, 103 women with marital conflict covered by the centers of the Rudsar Relief Committee in 2015 who were referred to the family courts of this city were selected by convenience sampling and compared with another 103 women without marital conflict. The data were collected through inferential marital conflict questionnaire, alexithymia scale of Toronto, happiness scale questionnaire, and initial inappropriate schema questionnaire. Data were analyzed using Lavin, Box’s M and multivariate analysis of variance in SPSS version 18. Results The results showed that the variables between the two groups alexithymia, happiness and there schema (P<0.01). Conclusion According to the results of the research, happiness can reduce marital conflict in couples . Also, due to the difference in study groups regarding the emotional variables and inappropriate schemas, it is possible to reduce marital conflicts by educating couples in this regard.