بررسي ميزان اثربخشي دوره‌هاي تفسير خطبۀ همام در رفتار، نگرش و جهان‌بيني دانشجو معلمان پرديس باهنر دانشگاه فرهنگيان همدان

سنجش و ارزيابي اثربخشي دوره‌هاي آموزشي يكي از كليدي‌ترين وظايف نظام آموزش در انواع آموزش‌هاي عمومي تخصصي به‌شمار مي‌رود. ضرورت برنامه‌ريزي و سرمايه‌گذاري در راستاي ارتقاي معنويت دانشجويان براي رسيدن به سرحد كمال بر كسي پوشيده نيست؛ بنابراين با توجه به اهميت تأثير متون ديني بر رفتار و نگرش افراد، براي اطمينان يافتن از ميزان اثربخشي برگزاري كلاس هاي بصيرت افزايي بر افزايش انگيزه دانشجو معلمان براي شركت در چنين دوره‌هايي لازم به نظر مي‌رسد پژوهش‌هايي انجام پذيرد تا بتوان رفتارهاي مورد توقع را آزمود. اين پژوهش با هدف تعيين ميزان دانش‌افزايي دانشجو معلمان نسبت به جهان‌بيني آنها انجام گرفت. در اين پژوهش كمّي به كمك دو نوع پرسش‌نامه با روايي قابل قبول يك بررسي آزمايشي بر روي 70 نفر از دانشجو معلمان پرديس شهيد باهنر دانشگاه فرهنگيان در طول يك ترم انجام گرفته است. داده‌هاي به‌دست‌آمده از جامعه آماري با شاخص‌هاي آماري چون ميانگين، انحراف معيار، همبستگي و تحليل واريانس چند متغيري در بوته نقد و تحليل قرار گرفته‌اند و بر اساس شاخص‌هاي آمار توصيفي از قبيل جدول، تعداد و درصد. داده‌ها نيز بررسي شده‌اند. نتايج پژوهش با دو آزمون t زوجي و بنفروني مورد تحليل قرار گرفته است. يافته‌هاي تحليل واريانس با اندازه‌گيري مجدد نشان مي‌دهد كه ميان برگزاري دوره‌هاي معرفت افزايي و تغيير رفتار، نگرش و جهان‌بيني دانشجو معلمان رابطه بسيار معناداري وجود دارد. نتايج حاصل از پژوهش نشانگر اين است كه درصد قابل توجهي بين ميانگين جهان‌بيني اوليه و ثانويه دانشجويان وجود دارد و مي توان با مقايسه تأثير دو سنجه بر متغيرها نتيجه گرفت كه دوره آموزشي بر جهان‌بيني دانشجويان تأثير معناداري داشته است.