تحليل انتقادي مواجهۀ يحيي محمد با مسألۀ امامت در «مشكلة‌الحديث»

Critical analysis in encountering Yahya Mohammad regarding Imamat in Moshkelat Al-Hadith

ريشۀ بسياري از اتهامات به شيعه و ناصحيح خواندن احاديث شيعي، به اصل امامت بازمي‌گردد؛ چنان‌كه نويسندۀ كتاب مشكلة‌الحديث، حجم زيادي از اشكالات خود بر متن احاديث شيعه را بر اين اصل متمركز ساخته است. يحيي محمّد، امامت را اكتسابي و فاقد مفهوم عصمت دانسته، آن را مانند مرجعيت كنوني، به كمال علم و دين و تقوي تفسير كرده است. عدم وجود نص صريح در قرآن دربارۀ امامت از جمله دلايل او براي ايجاد خدشه در اين اصل است. وي موضع افرادي مانند ابن جنيد و ابن غضائري را دربارۀ علم و عصمت امام موضع انكار معرفي كرده و ولايت پيامبر اكرم(ص) و ائمه(ع) بر مؤمنان را مانند ولايت ساير مؤمنان بر يكديگر دانسته است. او «امامت» را مفهومي جدا از «حكومت و سياست» تلقّي كرده و آن را تنها ولاي ديني و نه ولاي سياسي خوانده است. حال آنكه شواهد محكم و دلايل متقن در اثبات استواري و اتقان اصل امامت و تضعيف ديدگاه‌هاي يحيي محمّد وجود دارد كه در اين تحقيق به واكاوي آنها پرداخته‌ايم.

Root of many accusationsto Shiite traditions generate from Imamat. Moshkelat Al-Hadith author (Yahya Mohammad) has focused strongly on Shiite Hadith books on this matter. In Yahya Mohammad point of view, Imamat is adventitious and lack of concept of infallibility. He believes Imamat is because of complementary of science and religion and piety of Imam and in the Quran, there is no clear mention about Imamat. He believes that "Ibn Junayd" and "Ibn Ghzaery" have not accepted Imam as an infallible person. On the other hand, he believes that Prophet and Imams are similar with the other people. He has separated religious leadership from politics. But many strong evidences as discussed in this research reject his ideas.