عنوان مقاله :
معنويت در آخرالزمان؛ نگاهي آسيبشناسانه
پديد آورندگان :
برزنوني ، محمدعلي دانشگاه امام حسين
كليدواژه :
معنويت , معناطلبي , بيمعنايي , بحران معنويت , مؤلفههاي معنويت , آخرالزمان
چكيده فارسي :
در اين مقاله، پس از بازشناسي مفهوم پيچيده، سهل و ممتنع معنويت، به كاربرد گستردۀ اين واژه در زبان ديني و در عين حال تحريفها، سوءتعبيرها و برداشتهاي متفاوت و در بسياري موارد متناقض اشاره شده و با اشاره به تجليات مختلف آن در طول تاريخ تأكيد شده كه معنويت اصولاً جز در دين در جاي ديگري بيريشه و مبنا است. انسان موجودي معناطلب است و معناجويي نيز ماهيت اصلي هستي بشريت و حقيقت انكارناپذير در زندگي انسان است كه ساخته و پرداختۀ خود انسان نيست، بلكه آدمي آن را جستجو و كشف ميكند تا از «اضطراب بيمعنايي» و از دستدادن گرهگاهي معنوي برهد. امور معنوي در بافت وجودي و حيات انساني تنيده شده و روح انسان و دغدغۀ انسان براي «شدن»، منشأ معنويت است. گرايش به معنويات نيز، امتياز مهم انسان بر حيوان است. اگرچه آدمي گاه نسبت به آن ادبار مقطعي و موقتي مييابد. در ادامه بحران معنويت در دوران آخرالزمان واكاوي شده و ويژگيها و علل آن را برشمرده شده است. در نهايت نيز چگونگي سخن گفتن از معنويت و شرايط آن در عصر آخرالزمان با نگاهي انتظاري و منتظر ظهور با مؤلفههاي ايجابي بيان شده است. روش تحقيق ما در اين نوشتار، توصيفي تحليلي - استنباطي است و با تكيه بر دادههاي كتابخانهاي به بحث و بررسي پرداختهايم.