عنوان مقاله :
تبيين جامعهشناختي تأثير سبك زندگي بر نگرش به طلاق در بين زوجين مراجعه كننده به مراكز بهزيستي گيلان
عنوان به زبان ديگر :
The Sociological Explanation of the Effect of Lifestyle on the Attitude towards Divorce among Couples referring to the Welfare Organization Centers in Guilan
پديد آورندگان :
جعفري سدهي، رضا دانشگاه آزاد اسلامي تهران مركز -دانشكده علوم انساني , آقاجاني مرساء، حسين دانشگاه آزاد تهران مركز , مظاهري، اميرمسعود دانشگاه آزاد تهران مركز
كليدواژه :
سبك زندگي , نگرش به طلاق , سرمايه فرهنگي , سرمايه اقتصادي
چكيده فارسي :
مطالعه سبك زندگي ابزار ارزشمندي جهت فهم ارزشها و معناي همبسته با آن ميباشد زيرا سبك زندگي بهعنوان يكي از اركان هويتساز در جامعه مدرن، حوزه وسيعي اعم از الگوهاي روابط اجتماعي، سرگرمي، مصرف و لباس تا نگرشها، ارزشها و جهانبيني فردي و گروهي را در برگرفته و ميتواند بر نگرش افراد نسبت به بسياري از پديدهها ازجمله طلاق، اثرگذار باشد.
هدف پژوهش حاضر بررسي نقش واسطهاي سبك زندگي در ارتباط بين سرمايه فرهنگي - اقتصادي با نگرش به طلاق است. چارچوب نظري پژوهش تركيبي از نظريه وبر، زيمل، چاني، گيدنز و بورديو ميباشد. روش پژوهش پيمايشي از نوع علي-مقايسهاي است. نمونه پژوهش شامل 282 نفر از زوجين متقاضي طلاق مراجعهكننده به مراكز بهزيستي گيلان ميباشند كه به كمك شيوه نمونهگيري تصادفي انتخاب شدند و به پرسشنامههاي نگرش به طلاق، سرمايه فرهنگي و اقتصادي و سبك زندگي پاسخ دادند. ارزيابي مدل مفهومي پژوهش با استفاده از تحليل مسير با نرمافزار آموس 18 انجام شد. شاخصهاي مطلق و نسبي بهدستآمده مدل را تأييد ميكنند. به اين صورت كه تأثير سرمايه فرهنگي و اقتصادي با واسطه گري سبك زندگي بر نگرش به طلاق معنيدار است. تأثير سرمايه فرهنگي بر سبك زندگي معنيدار اما بر نگرش به طلاق معنيدار نيست. در سرمايه اقتصادي اين تأثير براي سبك زندگي معنيدار نيست اما نگرش به طلاق را بهصورت معنيداري تغيير ميدهد. همچنين تأثير سبك زندگي بر نگرش به طلاق معنيدار است.
چكيده لاتين :
The goal of this research was to study the mediating role of lifestyle on the relationship between economic-cultural capital and the attitude to divorce. The study is a survey of the casual comparative method. The theoretical framework of the study consists of theories by Weber, Simmel, Giddens, Chaney, Weblen and Chaney. The research sample included 278 divorced spouses who had referred to the Welfare Organization centers in Guilan. They were selected through random sampling and were asked to complete a questionnaire on attitude to divorce and economic-cultural capital. The conceptual model in this research was evaluated through a path analysis with an Amos of 18. The measured relative and absolute indexes confirmed the model. This suggests that the impact of cultural and economic capital on lifestyle mediation in the attitude to divorce is meaningful. The impact of cultural capital on lifestyle is significant but not for the attitude to divorce but the attitude toward divorce changes significantly. The impact of lifestyle on attitude to divorce is also significant
عنوان نشريه :
پژوهشنامه مددكاري اجتماعي
عنوان نشريه :
پژوهشنامه مددكاري اجتماعي